سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ بندگان نزد خداوند ـ تبارک وتعالی ـ، پرهیزگارانِ پنهان (ناشناخته) هستند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
طریق
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نشانه های ایمان و مؤمن حقیقی

برخى نشانه‌هاى ایمان و مؤمن واقعى

برخى از آیات قرآن در مقام معرفى ایمان واقعى به مردم است و آنها را ترغیب مى کند که آن را به دست آورند و سعى کنند ایمانشان کامل تر شود و به مراتب نازل ایمان اکتفا نکنند. یکى از این آیات آیه دوم سوره انفال است: اِنَّما المُؤمنونَ الّذین اذا ذُکرَ اللّهُ وَجلت قلوبُهم. اولین نشانه مؤمن واقعى آن است که وقتى یاد خدا مى شود یا خودش به یاد خدا مى افتد، دلش مى لرزد. ما هم مى توانیم خودمان را بیازماییم تا بدانیم که چقدر این نشانه در ما وجود دارد. در این جا مناسب است لختى درنگ کنیم و بحثى را در توضیح این آیه داشته باشیم.

«قلب» در اصطلاح قرآن، هم مرکز معرفت انسان است و هم مرکز احساسات و عواطف. جاى یقین، ایمان، محبت، بغض، کینه، ترس، امید و... قلب است. این که حقیقت قلب چیست که این اوصاف برایش ذکر مى شود خود بحث مفصّلى است که مجالى دیگر را مى طلبد. در هر صورت، «قلب» در اصطلاح قرآن، همان است که این آثار را دارد. به تعبیر علمى، جاى معارف، احساسات و عواطف در قلب است. اگر در چنین ظرفى ایمان وجود داشته باشد باید آن احساس که لازمه ایمان است، به موقع پدید بیاید. اگر انسان واقعاً کسى را دوست داشته باشد و اتفاقاً به یاد او بیفتد یا کسى نامش را بیاورد، تغییر حالى در انسان پیدا مى شود. به عنوان مثال، وقتى اسم امام زمان(علیه السلام) را مى شنود، احساس مى کند به همان اندازه اى که نسبت به ایشان معرفت و علاقه دارد دلش تکان مى خورد و تغییر حالى در او پیدا مى شود. هر قدر انسان معرفت و محبتش بیش تر باشد، تغییر حال بیش ترى در او ظاهر مى شود.

یکى از مصادیق مهم این قاعده، یاد خدا است. کسانى که خدا را به عنوان یک عظمت بى نهایت مى شناسند و این معرفت در دلشان وجود دارد، بسته به درجه معرفتشان، به هنگام یاد خدا حالشان تغییر مى کند. این همان است که در آیات کریمه قرآن با تعبیراتى از قبیل خشیت، خوف، وَجَلْ و مانند اینها از آن یاد شده است. همه این تعابیر معنایى واحد دارند و یا لوازم و توابع یک حقیقت هستند. در آیات بسیارى مى فرماید، هدایت یا انذار پیغمبر(صلى الله علیه وآله) یا قرآن فقط شامل کسانى مى شود که خشیت داشته باشند: إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ;1 تو تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى ترسند، هشدار مى دهى. اینان با آن که خدا را نمى بینند، نسبت به او خشیت دارند، و تا آن خشیت نباشد، انسان از هدایت قرآن استفاده نمى کند. لذا به پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى فرماید: تو تنها کسانى را بیم مى دهى و در آنها اثر مى گذارى که این حالت خشیت در آنها باشد. در آیه دیگرى مى فرماید: هُمْ مِنْ خَشْیَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ،2 و یا: یَخافُونَ رَبَّهُمْ.3 در آیه مورد بحث مى فرماید: اَلّذین اِذا ذُکر اللّهُ وَجلت قلوبُهم. «وَجَل» حالت لرزش و تکان است. اگر چنین حالتى نباشد، انسان چه به یاد خدا باشد، چه نباشد برایش فرقى نمى کند; بنابراین نمى شود گفت ایمان واقعى به خدا دارد. پس اولین اثر ایمان این است که هنگام توجه به خدا تغییر حالى در درون انسان پیدا شود.

سپس مى فرماید: َاِذا تُلیَتْ عَلیهم ایاتُه زَادَتْهُم اِیماناً; نشانه دیگر ایمان واقعى آن است که ساکن و جامد نیست; به اصطلاح، پویا و متحرک است، رشدیابنده است. وقتى آیات الهى براى چنین کسى خوانده مى شود، ایمان دارد، بر ایمانش افزوده هم مى شود. چنین کسى که مرتبه اى از ایمان را دارد، خداى متعال از لطف خودش، براى هدایت او وسیله اى فرستاده و آن، قرآن است. قرآن پیام الهى است براى هدایت بیش تر ما، براى این که به او بیش تر نزدیک شویم. اگر از کسى که او را دوست مى دارید نامه اى دریافت کنید، به شوق مى آیید و خوشحال مى شوید، در حالى که پیش از آن حالتان طبیعى بود. قرآن نیز نامه خدا است براى بندگانش. چه طور ممکن است کسى به خدا ایمان داشته باشد، اما وقتى نامه خدا را برایش مى خوانند تغییر حال پیدا نکند؟! اگر این طور باشد علامت ضعف ایمان است. قرآن مى فرماید ایمانى زنده است که وقتى آیات قرآن تلاوت مى شود، انسان به آنها توجه پیدا کند و بر ایمانش افزوده شود.

نشانه سومى که در قلب انسان مؤمن ظاهر مى شود این است که: عَلى رَبِّهم یَتوکّلونَ. وقتى ایمان انسان اضافه شد و خدا را این گونه شناخت که کلید همه کارها به دست او است، سر سلسله اسباب و علل به ید قدرت او است، بر همه چیز احاطه دارد و همه چیز به اذن او تأثیر مى کند; اعتمادش فقط به خدا خواهد بود. ما معمولا حلقه هاى سلسله اسباب و مسبّبات را مى بینیم، اما عامل اصلى را، که سلسله جنبان است، نمى بینیم. او است که همه سلسله ها به دست او است و همه چیز به اراده او به حرکت در مى آید. اگر این را درک کنیم، اعتمادمان به او بیش تر خواهد شد.

فرض کنید شخصى در وزارت خانه اى کارى دارد و مى داند که ابتدا باید وزیر دستور بدهد، سپس معاونش به مدیر کل ارجاع دهد، بعد مدیر کل به مسؤول مستقیم دستور دهد، تا برسد به کارمندى که باید آن را اجرا کند. در این جا، اعتماد این شخص فقط به فرمان وزیر است، نه به آن کسى که مى خواهد فرمان را اجرا کند. اگر انسان خدا را به این صورت شناخت که هر حرکت و سکونى در عالم به اذن او است، آن گاه توکّلش فقط به خدا خواهد بود و در برابر اسباب ظاهرى سر خم نمى کند و براى مسأله اى جزئى هر بى سر و پایى را تملّق نمى گوید. از سوى دیگر نیز آن جا هم که خدا مى فرماید: اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ،4 اطاعت مى کند و در مقابل پدر و مادر اظهار خضوع مى نماید، یا مثلا، در مقابل اولیاى خدا تواضع مى کند; چون او فرموده است; یعنى اصالتاً فقط براى خدا احترام قایل است و او را واجب الاطاعه مى داند و غیر از خدا در مقابل دیگرى خضوع نمى کند. از این رو، در مقابل پیامبر و اولیاى خدا و کسانى که خدا دستور داده ـ مانند معلم یا پدر و مادر ـ خضوع مى کند و این خضوع در واقع، اطاعت از خدا است. انسان مؤمن عزت نفسى پیدا مى کند که به جز خدا، به هیچ چیز دیگرى اعتنا نمى کند، خواه دیگران براى او ارزشى قایل بشوند یا نشوند. او سر و کارش با خداى جهان است. دیگران چه کاره اند که بر آنها اعتماد کند؟ و على ربِّهم یَتوکّلونَ; تقدیم جار و مجرور در این آیه، دلالت بر حصر دارد; یعنى فقط بر خدا توکّل مى کنند.

اینها سه نشانه از نشانه هاى قلبى و باطنى مؤمنان است. در آیه بعد، دو نشانه عملى و ظاهرى نیز ذکر کرده است: اقامه نماز و انفاق; الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ.5 در پایان هم مى فرماید: اولئک هم المؤمنون حقّاً;6 آنان هستند که حقاً مؤمنند.

امام صادق(علیه السلام) نیز در این روایت مى فرمایند، مؤمنان کسانى هستند که: إذا ذَکَرُوا اللَّهَ و نَعْمائَهُ وَجَلوا. «وَجَل» یعنى: لرزش دل. مؤمنان کسانى اند که وقتى یاد خدا مى شود دلشان به لرزه مى افتد. خداوند در وصف قرآن فرموده است: کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ;7 خاصیت قرآن این است که وقتى تلاوت مى شود کسانى که ایمان دارند وقتى آن را مى شنوند مو بر اندامشان راست مى شود. ثُمَّ تَلینُ جُلودُهُمْ و قُلُوبُهُمْ الىِ ذِکْرِ اللّهِ; ابتدا آن حالت را پیدا مى کنند، اما سپس انس مى گیرند و پوستشان دوباره نرم مى شود و به حالت اولیه باز مى گردد. «وَجَل» هم حالتى شبیه همین است که در مؤمنان وقتى به یاد خدا مى افتند پیدا مى شود; مثل این که در مجلسى شخص بزرگى حضور دارد ولى شما غافل بوده اید و دفعتاً متوجه مى شوید. این جا ابتدا کمى مضطرب و نگران مى شوید. ما معمولا از خدا غافلیم و توجه نداریم که خدا همیشه و همه جا حضور دارد. انسان مؤمن وقتى از این غفلت در مى آید و به طریقى به یک باره به یاد خدا مى افتد، تکانى مى خورد و خوفى در او پیدا مى شود. این همان حالت «وَجَل» قلب ها است.

این در صورتى است که باور داشته باشیم چنین کسى هست و چنین عظمتى دارد. اگر ما چنین احساسى را در خود نمى یابیم، باید بدانیم ایمانمان ضعیف است. خداوند وقتى این اوصاف را ذکر مى کند، مى فرماید: اُولئکَ هُم المُؤمنونَ حقّاً; اینان مؤمنان واقعى اند. ایمانى که هیچ اثرى در دل و عمل انسان نداشته باشد، ایمان نیست. امام صادق(علیه السلام)هم به ابن جندب مى فرمایند: «اِنَّما المُؤمنونَ الَّذینَ یَخافونَ اللّهَ»; مؤمنان کسانى اند که خوف الهى در دل دارند. این نکته اى لطیف است که ما از آن غفلت داریم. خوف ما از خدا، معمولا به دلیل اعمال بدمان است; چون موجب عقاب و سقوطمان مى شود. در واقع، ما از آثار بد گناهان خودمان مى ترسیم، ولى غافل هستیم از این که اگر کار بدى هم نکرده ایم، باز هم جاى ترس وجود دارد; مثلا، ترس از این که آنچه داریم از ما گرفته شود.

این موضوع بسیار مهمى است و ما توجه نداریم که هر لحظه به کمک خدا احتیاج داریم. خدا تا کنون به ما ایمان داده، اما آیا لحظه بعد هم ایمان خواهیم داشت؟ اگر او بخواهد، ایمان خواهیم داشت، ولى ممکن است از ما بگیرد. در زیارت حضرت معصومه(علیها السلام) مى­خوانیم: فَلا تَسلُبْ مِنّی ما اَنا فیه. این جمله چقدر اهمیت دارد! یعنى: آنچه را دارم از من مگیر. در آیه قرآن هم از قول مؤمنان مى فرماید: رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا;8 خدایا، این هدایتى را که به ما داده اى از ما مگیر. چه اطمینانى داریم که این ایمان از ما سلب نشود؟ چه ضمانتى وجود دارد که آنچه را داریم برایمان باقى بماند؟ بنابراین باید دستمان پیش خدا دراز باشد.

پس خوف مؤمنان از عظمت الهى است. این با خوف از گناهانى که مرتکب شده ایم و از آثار بد آنها مى ترسیم تفاوت دارد. ترس از این که آنچه را تاکنون از نعمت هاى مادى و معنوى داشته ایم از ما سلب شود نیز موضوع دیگرى است. امام(علیه السلام) بر این نکته تأکید دارند و مى فرمایند: وَ یُشْفِقونَ أَنْ یُسلَبوا ما اُعطوا مِن الهُدى; مى ترسند آنچه را از هدایت به آنها داده شده، گرفته شود. یکى از دلایل تکرار «اِهدنا الصّراطَ المُستقیم» که هر روز باید چند مرتبه در نماز بخوانیم، همین است که تا این ساعت و این لحظه خدا ما را هدایت کرده، اما لحظه بعد چه؟ باز هم به هدایت نیاز داریم. او باید ما را هدایت کند. اگر هدایت او به ما نرسد گمراه خواهیم شد. ما از خودمان هدایت نداریم، او باید بدهد. پس باید دایم ما را هدایت کند. بنابراین مؤمنان در ارتباط با خدا دو جور ترس دارند: هم وقتى به مقام الهى و عظمت او توجه پیدا مى کنند حالت وَجَل و خشیت در آنها پیدا مى شود، و هم وقتى به یاد نعمت هاى خدا مى افتند، مى ترسند که نعمت ها از آنها گرفته شود. هم چنین وقتى آیات الهى بر آنان تلاوت مى شود بر ایمانشان افزوده مى گردد. آنان وقتى آیات تکوینى الهى را مشاهده مى نمایند و در آنها تأمّل مى کنند، آثار نفوذ قدرت الهى را مى بینند که در تمام جهان نافذ است; وقتى هم آیات تشریعى و آیات قرآنى برایشان تلاوت مى شود تأمّل مى کنند و تحت تأثیر قرار مى گیرند.

امیدواریم که خداوند متعال به همه ما بهره وافرى از ایمان واقعى مرحمت فرماید.


1. فاطر (25)، 18.

2. انبیاء (21)، 28.

3. نمل (27)، 50.

4. اسراء (17)، 24.

5. انفال (8)، 3.

6. زمر (29)، 23.

7. زمر (39)، 23.

8. آل عمران (3)، 8.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حق جو ( یکشنبه 86/5/7 :: ساعت 8:0 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

علامه مصباح یزدی
ریشه تمام انحرافات از صدر اسلام تاکنون دلبستگی به دنیا است
علامه مصباح یزدی در دیدار جمعی از دانشجویان؛
فیلم دیده نشدهی عیادت عمار از عمار
برخی بستگان امام(ره) مانند 1400 سال قبل رفوزه شدند
آیت الله مصباح یزدی در مهدیه مشهد
آیت الله مصباح یزدی
زمینه ترقی و سقوط آدمی
علامه مصباح
آیت الله مصباح یزدی
باید خود را برای شبهات جدید فلسفی آماده کنیم
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 17
>> بازدید دیروز: 91
>> مجموع بازدیدها: 329908
» درباره من

طریق
حق جو
در این وبلاگ گزیده ای از نظرات آیت الله مصباح یزدی به صورت لینک منعکس می گردد.

» پیوندهای روزانه

پایگاه اطلاع رسانی آثار علامه مصباح یزدی [4]
فهرست کتب علامه مصباح یزدی [152]
[آرشیو(2)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
صمیمیت؛ محور ارتباط مؤمنین بارش رحمت در سایه محبت دو مؤمن .
» آرشیو مطالب
سال 85
بحث مشروعیت و مقبولیت
در باب ولایت فقیه
دوستان واقعی اهل بیت
محاسبه نفس
نگاه مؤمن به دنیا
نشانه هاى ایمان
دین و جهل دینی
ثمرات استقامت
شرط نجات بخش
خوف و رجا
شادی
دام های شیطان
چند کاستی اخلاقی
پاداشهایی بزرگ
شیعه از منظر امام صادق
گناه مغفور و نیکی مقبول
تبلیغات
سخنرانیها
مطالب متنوع
سال 87
سال 88
سال 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
پاییز 93
زمستان 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





» طراح قالب
 – جنبش وبلاگی حامیان جبهه پایداری