سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] فرزند را بر پدر حقى است و پدر را بر فرزند حقى . حق پدر بر فرزند آن بود که فرزند در هر چیز ، جز نافرمانى خداى سبحان ، او را فرمان برد ، و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکش ادب آموزد و قرآنش تعلیم دهد . [نهج البلاغه]
طریق
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» دوستان واقعی اهل بیت

ویژگى هاى دوستان اهل بیت(علیهم السلام)

الف) عظمت آخرت در آنان

سپس آن حضرت درباره دوستان خودشان توضیحاتى مى دهند تا معلوم شود آنها که مقصود شیطان هستند، چه کسانى اند. صفاتى را براى آنان برمى شمارند. اولین صفت آنها این است که: و لَقَدْ جَلّتِ الاْخرةُ فى أَعْیُنِهِمْ حتّى مایُریدونَ بها بدلاً; آخرت در نظرشان با عظمت است تا آن جا که حاضر نیستند آن را با چیزى معاوضه کنند. اگر در جایى امر دایر شود بین چیزى دنیایى و اخروى، آن چنان آخرت در نظرشان بزرگ است که حاضر نیستند آن را با هیچ چیز دنیا عوض کنند.

ب) پرنور بودن دل آنها

آه، آه على قلوبٍ حُشِیَتْ نوراً; چقدر دل هاى آنان پر نور است! این که ما چقدر با این تعبیرات آشنا هستیم، بستگى دارد به این که چقدر با معارف اهل بیت(علیهم السلام) انس داشته باشیم. باطن انسان، قلب و روح او، مانند ظرفى است، صندوقچه یا مخزنى است که چیزهاى مختلفى در آن انباشته مى شود. این مخزن پر از نیروهاى متراکم است. همان طور که در محسوسات، مى توان نیروهاى متراکمى را در جایى ذخیره کرد، در معنویات هم مى توان چنین کارى کرد. در قلب انسان، نیروهاى معنوى ذخیره مى شود. همان گونه که در عالم محسوسات، نور بزرگ ترین و شناخته شده ترین مظهر نیرو است، در عالم معنویات هم نورانیتى معنوى وجود دارد که در دل انسان جا مى گیرد و انباشته مى گردد. این نور، موهبتى خدایى است. هر انسانى مى تواند با کسب لیاقت هایى، قلب خود را آماده کند تا دلش پر از نور گردد. نشانه دل پر نور هم این است که توجهى به دنیا و زرق و برق آن ندارد، به لذت هاى مادى دل نمى بندد، فقط توجهش به مسایل معنوى و اخروى است. اما به عکس، کسانى که به زرق و برق دنیا چشم مى دوزند و دنبال هوس هاى مادى اند، باطنشان ظلمانى است، چشمشان حقایق را نمى بیند و ارزش مسایل معنوى را درک نمى کنند. در نتیجه، گول ظاهر فریبنده آن را مى خورند.

ج) اجتناب از دنیاگرایى

و إِنَّما کانَتِ الدُّنیا عِنْدَهُمْ بِمَنزَلَةِ الشَّجاعِ الاَْرْقِم; دنیا نزد آنان (دوستان اهل بیت(علیهم السلام)) هم چون مارى بسیار خطرناک است که منتظر فریفتن آنها است. برخى از مارها ـ که بسیار خطرناک هم هستند ـ گاهى در صحراها روى دم خود مى ایستند تا سایر جانداران را فریب دهند. هرکه از دور آنها را ببیند تصور مى کند شاخه خشک درختى است، اما وقتى به آنها نزدیک مى شود، او را مى بلعند. امام صادق(علیه السلام)مى فرماید: دوستان ما دنیا را به صورت مارى فریبنده مى بینند که در راهشان ایستاده و منتظر است تا آنها را فریب دهد. همیشه این گونه به دنیا نگاه مى کنند و مواظبند تا فریب آن را نخورند. و العدوِّ الاَْعْجَم; دنیا در نظر آنان همانند دشمنى بى منطق است که حرف حساب نمى فهمد; هرگاه بر انسان تسلط پیدا کند، به او رحم نمى کند.

د) انس با خدا

اَنِسُوا باللّهِ; انس اینان با خدا است; به خلاف دنیاپرستان که اصلا نمى توانند با خدا انس بگیرند و انسشان تنها با هوس هاى مادى است. دنیاپرستان اگر بخواهند مدتى در اتاقى تنها بمانند و دو رکعت نماز با حضور قلب بخوانند، گویى در زندان تاریک کشنده اى گرفتار آمده اند و مى خواهند جانشان را بگیرند. اما اولیاى خدا چنین نیستند; با این چیزها انس نمى گیرند. آنان منتظرند تا از بیگانه ها کناره بگیرند و با محبوب اصلى خود ارتباط برقرار کنند. منتظر رسیدن وقت نمازند. منتظرند وقت نماز شب برسد تا در خلوت به عبادت بپردازند. آنان از چنین چیزهایى لذت مى برند. حضور در خلوت، و راز و نیاز با او بزرگ ترین لذت آنها است. إِسْتَوْحَشُوا مِمّا بِهِ اسْتَأْنَسَ الْمُترَفونَ; از چیزهایى که مترفان و خوش گذران ها با آن انس دارند، وحشت مى کنند. اولئک اولیائى حقّاً;اینان همان دوستان واقعى من هستند; همان ها که شیطان به دنبالشان است و همّش را صرف فریب دادن آنها مى کند. و بِهِمْ تُکْشَفُ کُلُّ فتنَة و تُرفَعُ کُلُّ بَلِیَّةٍ;اینها همان کسانى اند که خداوند به واسطه ایشان هر فتنه اى را رفع مى کند و هر بلایى را از جامعه برمى دارد.

منظور از «فتنه» در لسان قرآن و اهل بیت(علیهم السلام)بیش تر فتنه هاى معنوى، اعتقادى و فکرى است. انحرافات فکرى و عقیدتى که در میان جامعه پیدا مى شود، به وسیله چنین کسانى رفع مى شود.

حاصل استفاده از این بخش از فرمایش امام صادق(علیه السلام) این است که راه صحیح معرفت خدا و قرب به او در پرتو ولایت اهل بیت(علیهم السلام) پیدا مى شود. اولین نشانه کسانى که داراى ولایت اهل بیت(علیهم السلام) هستند، بى اعتنایى به دنیا است. البته این با عمل نکردن به وظایف دنیوى تفاوت دارد. فرق است بین دل بستن به دنیا با عمل کردن به وظایف دنیوى. دنیا محل انجام وظایف است. انسان باید ببیند هر لحظه چه وظیفه اى دارد و با تمام قوّت آن را انجام دهد، اما در عین حال به دنیا فریفته نگردد. کسانى که داراى ولایت واقعى اهل بیت(علیهم السلام) باشند، از دوستان آنها به حساب مى آیند; دنیا در نظرشان کوچک و آخرت در نظرشان بزرگ است و انسشان در عبادت خدا است، به خلاف دشمنان اهل بیت(علیهم السلام)که انس آنها با امور دنیوى و شیطانى است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حق جو ( سه شنبه 86/4/5 :: ساعت 8:0 عصر )
»» دوستان واقعی اهل بیت

بزرگ ترین خطر تهدید کننده سالک

راحت طلبى و تنبلى همیشه در انسان وجود دارد. همین موجب مى شود انسان وقتى به جایى مى رسد تصور کند دیگر مشکلى ندارد و کار تمام است، در حالى که اگر خوب بیندیشد، مى بینید که تازه اول مشکل است. هر قدر انسان در نردبان تکامل بالاتر مى رود، سقوطش خطرناک تر مى شود. کوه بزرگى را تصور کنید که عده اى قصد دارند به قلّه آن صعود کنند. کسانى که در دامن کوه سیر مى کنند، خطر چندانى تهدیدشان نمى کند. آنها که کمى بالاترند، اگر بلغزند، ممکن است فقط یکى دو متر سقوط کنند، ولى بالاخره جان سالم به در مى برند. اما آنها که تا نزدیکى قلّه بالا رفته اند، اگر سقوط کنند، به هیچ وجه نجات نخواهند یافت.

وضعیت ما در مسیر تکامل نیز به همین ترتیب است. درست است که بسیارى از مراحل کمال را طى کرده ایم و راه درازى را پیموده ایم، و اگر ادامه دهیم به مقصد مى رسیم، ولى در چنین مرحله اى اگر در بین راه سقوط کنیم، خطر هلاکتمان قطعى است.

شیطان دشمن بزرگ انسان است. او سوگند خورده که فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ;1سوگند به عزّت و جلالت، همه انسان ها را گمراه خواهم ساخت. سعى و تلاش او بر این است که انسان ها را از مسیر حق منحرف کند. هر قدر انسان در راه صحیح پیش تر برود، شیطان بیش تر تلاش مى کند تا او را منحرف سازد. شیطان با کسانى که از ابتدا قدم در این راه نگذاشته اند، کارى ندارد. آنها خودشان منحرف هستند; لازم نیست شیطان آنها را منحرف کند. به محض آن که کسى یک قدم در راه صحیح برمى دارد، شیطان متوجه او مى شود و سعى مى کند تا از همان ابتدا او را منحرف نماید. اگر دو قدم به پیش رفت، تلاش شیطان مضاعف مى شود. هر قدر در این راه جلوتر برود، شیطان سعى بیش ترى براى گمراهى او مى نماید.

بنابراین ما که راه حق را شناخته ایم و در بین ادیان و مذاهب، صحیح ترین آنها را انتخاب کرده ایم، شیطان دشمنى بیش ترى با ما دارد و نیروهایش را صرف مى کند تا منحرفمان سازد. پس باید توجه داشته باشیم که دچار لغزش نشویم و در مبارزه با شیطان کاملا حواسمان را جمع کنیم. به هدایت فعلى خودمان هم نباید مغرور باشیم; زیرا از عاقبت کار خود خبر نداریم. باید نسبت به آینده بیم ناک باشیم; چون شیطان تمام نیروهایش را براى گمراه ساختن ما صرف خواهد کرد. این اولین نکته اى است که در این حدیث بر آن تکیه شده است. البته چون مخاطب امام صادق(علیه السلام) یکى از یاران خاص آن حضرت بوده، نیازى نبوده به تفصیل این مطالب را ذکر کنند; فرموده اند: یا عبداللّهِ لَقَدْ نَصَبَ ابلیسُ حبائِلَهُ فی دارِ الغرورِ; اى عبداللّه، شیطان در این عالم فریب کارى، دام هاى خود را گسترده است. فما یَقْصُدُ فیها اِلاّ اولیاءَنا; از این کار هم هیچ مقصودى ندارد، جز آن که دوستان ما را به دام بیندازد. به عبارت دیگر، هدف اصلى شیطان به دام انداختن دوستان ما است.


1. ص (38)، 82.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حق جو ( یکشنبه 86/4/3 :: ساعت 8:0 عصر )
»» دوستان واقعی اهل بیت

پیروى از اهل بیت(علیهم السلام)، راه رسیدن به عرفان حقیقى

هرچه شیئى نفیس تر و باارزش تر باشد، دشمن بیش ترى دارد. هر قدر کالایى گران بهاتر باشد، نوع تقلّبى و غیر واقعى آن بیش تر ساخته مى شود; مثلا، الماس چون سنگى قیمتى است، زیاد سعى مى کنند تا سنگ هاى دیگرى را مانند آن درست کنند و به جاى الماس بفروشند. این مسأله به دلیل کمیاب بودن کالاى اصلى از یک سو و ارزش مند بودن آن از سوى دیگر است. عرفان و سیر و سلوک واقعى راهى است دشوار و صعب الوصول که پیمودن آن نیاز به اخلاص کامل، استقامت و پشتکار دارد. گذشته از این، هرکس به قدر همت و ظرفیت خویش مى تواند مراحلى از آن را بپیماید. ممکن است در میان میلیون ها انسان، تنها چند نفر انگشت شمار بتوانند به مراتب عالیه آن دست پیدا کنند. به دلیل محبوبیت این کالا و پرمشترى بودنش، زیادند افرادى که نوع بدلى و تقلّبى آن را عرضه مى کنند. متأسفانه امروز بازار عرفان هاى تقلّبى در دنیا رواج زیادى دارد، و این خلاف انتظار نیست. اکنون در این میان، چه باید بکنیم تا این نیاز فطریمان را اشباع کنیم و در رسیدن به کمال نهایى خود کامیاب باشیم؟

به نظر ما تنها راه براى رسیدن به این مهم شناخت هرچه بهتر و بیش تر اهل بیت(علیهم السلام)و مکتب و روش آنان و محک زدن سایر چیزها با آن است. هر معرفتى که عرضه مى شود و هر دستورالعملى که ارایه مى گردد، باید با معارف و دستورات آنان بسنجیم; اگر متناسب با آنها بود حقیقى است، وگرنه بدلى و از نوع غیر واقعى است. با این محک، مى توانیم بفهمیم در میان روش هایى که براى سیر و سلوک و تکامل انسان عرضه مى شود، کدام یک سالم تر و مفیدتر است.

یکى از روایاتى که در این زمینه وجود دارد، وصیت امام صادق(علیه السلام) به یکى از اصحاب خاصّشان به نام عبداللّه بن جندب است که مقامات والایى در معنویات و معارف داشته است. در این وصیت، حضرت ابتدا هشدار مى دهند و متذکر مى شوند، کسانى که در مسیر صحیحى قرار مى گیرند و مى خواهند راه درست خداشناسى را طى کنند، باید توجّه داشته باشند که خطرات بسیارى در پیش رویشان وجود دارد. طرح این نکته از سوى امام صادق(علیه السلام) در ابتداى این روایت براى توجه دادن به این نکته است که گرچه بحمداللّه، خداوند ایمان به خود را در دل ما قرار داده و ما در میان تمام ادیان آسمانى، کامل ترین آنها، یعنى اسلام را پذیرفته ایم; هم چنین در میان مذاهب منسوب به اسلام نیز مذهب اهل بیت(علیهم السلام)را انتخاب کرده ایم و ظاهراً راه خود را یافته ایم و هیچ مشکلى نداریم، اما از یک نکته نباید غفلت کنیم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حق جو ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 8:0 عصر )
»» دوستان واقعی اهل بیت

یا عبدَاللّه لَقَدْ نَصَبَ اِبلیسُ حَبائِلَهُ فى دارِالغُرورِ فَما یَقْصُدُ فیها الاّ أولیاءَنا و لَقَدْ جَلَّتِ الاْخِرَةُ فى اَعْیُنِهِمْ حتّى ما یُریدونَ بها بَدَلا. ثمّ قال آه آه على قُلُوب حُشِیَتْ نوراً و اِنَّما کانَتِ الدُّنیا عِنْدَهُم بِمَنْزَلَةِ الشُّجاعِ الاَْرْقَم و العَدُوِّ الاعْجَم اَنِسوا باللّهِ و اسْتَوحَشوا ممّا بِهِ اسْتَأْنَسَ المُتْرَفونَ اولئک اولیائى حقّاً و بِهِمْ تُکْشَفُ کُلّ فتنة وَ تُرْفَعُ کُلُّ بلیّة.1

تقرّب به خدا، گرایش فطرى انسان

یکى از گرایش هاى فطرى انسان، بلکه بالاترین و عمیق ترین گرایش فطرى او، رسیدن به کمالات معنوى و اوج گرفتن روحش در فضاى ملکوت است. انسان فطرتاً گمشده اى دارد که در پى آن است، گویى مى خواهد مانند پرنده اى در فضاى ملکوت اوج بگیرد و بالا رود. انسان مى خواهد به کمالات بیش ترى دست پیدا کند، به مقامات عالى ترى برسد و علم حضورى ناآگاهانه اش به خدا، به علم حصولى و حضورى آگاهانه تبدیل شود. به عبارت ساده تر، مى خواهد معرفتش بیش تر شود و گمشده اش را بیابد. گمشده انسان قرب به خدا است. به همین دلیل، همیشه در طول تاریخ، اقوام گوناگون به دنبال راه هایى براى رسیدن به کمالات معنوى بوده اند و نام آن را هم عرفان گذاشته اند. این گرایش عرفانى در عمق فطرت همه انسان ها وجود دارد، اما بالاترین مرتبه آن نزد انبیا و اولیاى خدا(علیهم السلام)، به خصوص وجود مقدّس پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)و پس از ایشان، ائمه اطهار(علیهم السلام)است. هرکس از آنها بهتر پیروى نماید و به دستوراتشان بیش تر عمل کند، در یافتن این گمشده موفق تر است. اما راه ها و مسلک هاى دیگر، هر کدام کمابیش انحرافات و اشتباهاتى دارند که گاهى به خطرهاى بزرگى هم منجر مى شود.

به هر حال، در نهاد ما گرایشى عمیق به خدا، شناخت و قرب او وجود دارد که هرگاه شفاف شود و درست به آن توجه پیدا کنیم، متوجه مى شویم که به دنبال چه هستیم. اما هرگاه در پرده هاى ابهام، لایه هاى هوا و هوس و ابرهاى گرایش به ماده مخفى باشد، به اشتباه تصور مى کنیم به دنبال خواسته هاى مادى و دنیوى مى گردیم. این نیاز، فطرى است و اصولا هدف از خلقت انسان همین کمال نهایى و قرب خداوند است. نزول وحى، کتب آسمانى و شرایع الهى نیز براى زمینه سازى این سیر و حرکت انسانى بوده و همه انبیا(علیهم السلام)آمده اند تا راه را براى این تکامل معنوى انسان هموار سازند.

امام راحل(رحمه الله)در اوج مسایل سیاسى و اجتماعى مطرح در کشور و در اوج جنگ، بیش تر اوقات، در سخنرانى هایشان به این نکته اشاره مى کردند که درست است اسلام براى برقرارى عدالت اجتماعى آمده، انبیا(علیهم السلام) آمده اند تا احکام الهى را در جامعه پیاده کنند و حکومت خدایى برقرار شود، اما همه اینها مقدمه است براى هدفى والاتر و آن معرفت خدا است. این نیاز، فطرى ما است و کمال نهایى ما در ارتباط با آن تعریف مى شود. اسلام نیز براى رسیدن به همین هدف، مردم را دعوت مى کند. پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) به برخى از دوستان و یاران خود، که لیاقت و استعداد بیش ترى داشتند، این مطلب را صریحاً متذکّر مى شدند.


1. بحار الانوار (من منشورات المکتبة الاسلامیة، چ دوم، 1405 هـ. ق.)، ج 78، کتاب الروضة، باب 24، روایت 1، ص 279 ـ 286.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حق جو ( چهارشنبه 86/3/30 :: ساعت 8:0 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

علامه مصباح یزدی
ریشه تمام انحرافات از صدر اسلام تاکنون دلبستگی به دنیا است
علامه مصباح یزدی در دیدار جمعی از دانشجویان؛
فیلم دیده نشدهی عیادت عمار از عمار
برخی بستگان امام(ره) مانند 1400 سال قبل رفوزه شدند
آیت الله مصباح یزدی در مهدیه مشهد
آیت الله مصباح یزدی
زمینه ترقی و سقوط آدمی
علامه مصباح
آیت الله مصباح یزدی
باید خود را برای شبهات جدید فلسفی آماده کنیم
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 32
>> بازدید دیروز: 8
>> مجموع بازدیدها: 333444
» درباره من

طریق
حق جو
در این وبلاگ گزیده ای از نظرات آیت الله مصباح یزدی به صورت لینک منعکس می گردد.

» پیوندهای روزانه

پایگاه اطلاع رسانی آثار علامه مصباح یزدی [4]
فهرست کتب علامه مصباح یزدی [152]
[آرشیو(2)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
صمیمیت؛ محور ارتباط مؤمنین بارش رحمت در سایه محبت دو مؤمن .
» آرشیو مطالب
سال 85
بحث مشروعیت و مقبولیت
در باب ولایت فقیه
دوستان واقعی اهل بیت
محاسبه نفس
نگاه مؤمن به دنیا
نشانه هاى ایمان
دین و جهل دینی
ثمرات استقامت
شرط نجات بخش
خوف و رجا
شادی
دام های شیطان
چند کاستی اخلاقی
پاداشهایی بزرگ
شیعه از منظر امام صادق
گناه مغفور و نیکی مقبول
تبلیغات
سخنرانیها
مطالب متنوع
سال 87
سال 88
سال 89
بهار 90
تابستان 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
پاییز 93
زمستان 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





» طراح قالب
 – جنبش وبلاگی حامیان جبهه پایداری