حضرت آیت الله مصباح یزدی در جشن بزرگ عمامه گذاری طلاب مدرسه معصومیه قم، سخنان مهمی را پیرامون حوادث پس از انتخابات و نقش مقام معظم رهبری در اداره کشور برای عبور از این فتنه پیچیده ایراد نمودند. نظر به اهمیت این سخنان، رجانیوز متن کامل سخنان ایشان را منتشر میکند. لازم به ذکر است مراسم اهدای "نشان عمار" به ایشان که به ابتکار طلاب جوان معصومیه صورت گرفت، پس از ایراد این سخنان و بدون اطلاع معظم له انجام شد:
چند جمله در چند مقوله مختلف اشاره میکنم
اول به مناسبت عمامه گذاری این عزیزان عرض میکنم. شما کاری را شروع کردید که از این به بعد هر قدمی که میگذارید عبادت محسوب میشود. چون راه رفتن شما هم در خیابان مردم را به یاد خدا و دین و امام زمان می اندازد. حتی دشمنان دین هم با دیدن شما به یاد دین می افتند. چه کاری از این آسانتر و مفیدتر که حرکات انسان هم تبلیغ دین خدا باشد. البته اگر انسان هر قدمی که در این راه برمی دارد با توجه و قصد قربت باشد ثوابش مضاعف خواهد بود . ثواب اولیه تجدید میشود.. به هر حال افتخار بزرگی است که نصیب شما میشود و امیدواریم همه شما مورد عنایت خاص صاحب الامر قرار بگیرید.
دومین نکته در باره مسئله طلبگی ماست که از یک طرف تکلیف بسیار سنگینی است که متوجه کسانی میشود که توان پذیرفتن این امانت الهی را داشته باشند. فقط اشاره میکنم به اینکه بنده در حد اطلاع ناقصی که دارم در طول تاریخ انسانیت هیچ زمانی قوای دشمن این اندازه متراکم نبوده و از طرفی هم نعمتهای خدا و الطاف حضرت ولی عصر انقدر نصیب عالمان نمیشد. این یک اصلی است که خداوند همیشه دین یا کسانی را که..... در عالم قرار می دهد بین قوای الهی و شیطانی. همیشه هر کفه ای سنگین شود با تدبیر الهی کفه دیگر هم متواضع میشود. امروز بزرگترین خطرها ما را تهدید میکند و بزرگترین امکانات هم برای خدمت فراهم شده است. در این فرصت اشاره میکنم خطرهایی که متوجه ما میشود در سه مقوله گنجانده میشود.
1-
2-
3-
خدا را باید بسیار شکر کنیم. بنده صادقانه عرض میکنم. اگر امثال بنده شبانه روز تسبیح دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری به ما داده والله معتقدم که از عهده شکر این نعمت بر نمی آییم. نمیتوانیم درک کنیم که خدا چه نعمت بزرگی به ما داده است. که این خصوصیت ها را در یک شخص جمع کرده است. امروز پرچم دار حمایت از دین، رواج اسلام و تشیَع، تقوا و بصیرت، اراده ی الهی تعلق گرفته که این شخصیت عظیم باشد. از عمق دلمان دعا می کنیم که خدای متعال بر طول عمر و عزت و تأییدات ایشان بیافزاید. ولی به هر حال شخصیت های عظیم و حتی معصوم در جامعه وجود داشته اند.مگر وجود پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و ائمه اثنی عشر نبود. آیا حضور یک رهبر جامع الشرایط کافی است که جمع از خطرها مصون باشد. تاریخ نشان می دهد این طور نیست. بحث های عقلی هم اثبات می کند. وقتی ما بالاترین مدیر را، یک مدیر مسئول که خداوند می فرماید: ( ان هو الا وحی یوحی) در جامعه داشتیم برنامه ی جامعه بلا واسطه خدا به او وحی کرده. این تدبیری است که در اصل نظام خلقت ملحوظ است که باید شرایط به گونه ای باشد که زمینه ی انتخاب و امتحان انس را می گوید. باید همیشه عوامل خیر و شر در جامعه وجود داشته باشد تا زمینه ی امتحان فراهم شود. امروز هم به وجود چنین نعمتی که واقعا رهبر عزیز ما تالی تلو معصوم است ولی بالاتر از معصوم که نیست، نه ضعف مدیریت اوست و نه نقص برنامه ی اسلام و تشیع. ولی تقذیر الهی است که باید زمینه ی امتحان فراهم شود. حتی برای نزدیک ترین افراد به رهبر. مگر زمینه ی امتحان برای همسر پیامبر(ص) نبود. هر کس امتحان خودش را باید بدهد و جوهر وجود خودش را باید نشان بدهد.
از هر زمانی هم اگر اشاره ای فرمودند ما به همان سمت حرکت می کنیم. گفتند به پیش، حرکت می کنیم، گفتند ایست، می ایستیم. معنای ولایت فقیه همین است و الّا فتوا مربوط به مراجع علماست. همیشه بوده و هست. ولایت این است که حاکمیت داشته باشد. به پیش، واجب است حرکت کنیم. این جا جایی نیست که دیگر بنشینیم و تأمّل کنیم وبحث کنیم با آقا که حالا شما درست فهمیدید یا نه. فرمانده است، مثل جبهه. وقتی فرمانده ی لشکر می گوید به پیش باید رفت. مگر احیاناً، اتفاقاً در بین میلیون ها مورد کسی در موردی یقیین داشته باشد که این جا اشتباه است. اون وقت برای خود عذری داشته باشد و الّا تا آن جا که امر رهبری است باید حرکت کرد. متقابلاً اونجا که فرمودند ایست باید ایستاد. وقتی امام فرمود جنگ را متوقّف کنید خیلی ها ناراحت بودند، خصوصاً بسیجی ها آنهایی که عاشق شهادت بودند. ولی وقتی فرمودند ایست واجب است ایست. این تکرار تاریخ است. امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) به مالک اشتر فرمود برگرد. عرض کرد اگر لحظه ای به من مهلت دهید
همه باید در یک حدّی بفهمند. مخصوصاً آن هایی که در حدّ مدیریت و رهبری دیگران و جامعه قرار دارند. از مصادیق بیّن آن روحانیون هستند که مورد توجّه عموم مردم است و الگو قرار می گیرند. ما باید بدانیم این موقعیّت حسّاسی است و باید رفتاری را انتخاب کنیم که پیش خدا حجّت داشته باشیم که چرا این راه را رفته ایم، چرا گفتیم یا چرا سکوت کرده ایم. بدانیم تأثیری که بر رفتار دیگران می گذارد مسئولیتش با ماست.