این نکته را باید توجه داشت که از یک نظر، همه رزق ها رزق خدا است، اما آنچه تشریفاً منسوب به او است از ارزشى والا برخوردار است; مثل این که کعبه را «بیتى»1 معرفى مى کند، در حالى که همه بیوت متعلَّق به او است. چنین اضافه اى را «اضافه تشریفى» مى گویند; یعنى، به دلیل شرافتى که برخى چیزها دارند، خداوند آنها را به خودش منتسب مى کند. نمونه دیگر این مطلب در عبارت «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»2 است. هر جنبنده اى که روحى دارد روحش از آنِ خدا است، اما خداوند فقط روح انسان را روح خودش نامیده است.
بنابراین اولا، نعمت هاى دنیوى، همه وسیله آزمایش انسان است. ثانیاً، هیچ کدام از آنها را نمى توان رزق الهى دانست; رزق خدایى، که مورد نظر خداى متعال است، آن است که در آخرت نصیب بندگان خاصش مى کند: تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ;3 شما متاع دنیا را مى خواهید و خدا آخرت را مى خواهد.
با همین مضمون (تحت تأثیر قرار نگرفتن از برخوردارى دنیایى دیگران) دو آیه دیگر هم در قرآن داریم: خداوند مى فرماید: وَ لا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ;4 مبادا از (کثرت) اموال و اولاد آنها به شگفت آیى; خدا مى خواهد آنها را در زندگى دنیا بدان ها عذاب کند و در حالى که کافرند جان آنان را بستاند. آیه دیگر هم آیه 85 سوره توبه است که با یکى دو کلمه اختلاف، دقیقاً شبیه همین آیه است. این آیات درباره منافقان نازل شده است.
خداوند در این آیات کلمه «اعجاب» را به کار برده است. «اعجاب» مفهومى عمیق تر از این دارد که انسان فقط از چیزى خوشش بیاید. هرگاه چیزى انسان را تحت تأثیر قرار دهد و او را منفعل کند، مى گوییم او را به اعجاب واداشته است. خداوند به پیامبرش(صلى الله علیه وآله)مى فرماید: کثرت اموال و اولاد آنها تو را دچار دل مشغولى نکند. آنها طعم زندگى و شیرینى آن را نخواهند چشید. اولین دردسر و زحمت افراد مال دوست در جمع کردن مال است، سپس در نگه دارى آن. به همین دلیل، شیرینى زندگى را درک نمى کنند. هنگام مردن هم وقتى مى بینند تمام آنچه را جمع کرده و با زحمت از آن محافظت نموده بودند از دست مى دهند، هرچه بیش تر نگران و افسرده مى شوند! اموالى را که با یک عمر زحمت، ظلم و ستم، حق کشى و تجاوز به حقوق دیگران فراهم کرده بودند، همه را یک جا از دست مى دهند. آن گاه در حالى از دنیا مى روند که کافرند. در مقام تعبیر از مردن چنین کسانى، خداوند نمى فرماید: یموتون، بلکه مى فرماید: «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ» یعنى جانشان درمى آید و بدترین ناراحتى ها را متحمل مى شوند.این همان نتیجه سوء آزمایش است که در هنگام مرگ ظاهر مى شود. خداوند این تعابیر را به کار مى برد تا انسان را از دل بستن و خیره شدن به زر و زیور دنیا بر حذر دارد.
این که چرا خداوند کشش و تمایل به سمت این گونه ظواهر دنیا را دردل انسان قرار داده بحث دیگرى است، اما در هر حال روشن است که این گونه آیات و روایات درصدد تحذیر مردم از چشم دوختن به مظاهر مادى زندگى است.
1. بقره (2)، 135.
2. حجر (15)، 29.
3. انفال (8)، 67.
4. توبه (9)، 55.