ما علاوه بر این که باید از برخى امور بترسیم، باید از کسانى هم که آن امور به دست آنها است حساب ببریم. مثلا، ما علاوه بر این که باید از عذاب آخرت بترسیم، باید از کسى که این عذاب به دست او است نیز حساب ببریم و او را بشناسیم. انسان گاهى از این مى ترسد که مبادا مبتلا به وبا، سرطان و یا ایدز گردد و گاهى نیز کسى را مى شناسد که مى تواند او را به این بیمارى ها مبتلا کند. از این روى، شناخت کسى که توانایى وارد کردن عذاب و یا دفع آن را دارد، امرى لازم و ضرورى است. کسانى که اعتقاد به معاد دارند; یعنى به زندگى پس از مرگ و نیز عذاب و ثواب آخرت معتقدند، اما نمى دانند که اختیار این عذاب ها و ثواب ها در دست کیست، در واقع خداوند را نمى شناسند. از شواهد و قراین موجود چنین به دست مى آید که در هزاران سال قبل، انسان هایى مى زیسته اند که به عالم آخرت معتقد بوده و مى دانسته اند که در آن جا گرسنگى و ناراحتى هایى هست. برخى از باستان شناسان در کاوش هاى خود به خوشه هاى گندمى برخورد کرده اند که همراه با اجساد انسان هایى که گویا از افراد سرشناس زمان خود بوده اند، دفن شده بودند. شاید آنها با این کار خود مى خواسته اند تا هنگام زنده شدن مردگان در عالم پس از مرگ، براى رفع گرسنگى خود از این گندم ها تناول کنند تا از گرسنگى تلف نشوند!
بنابراین اسلام فقط منادى وجود جهانى پس از مرگ و این که در آن جا عذاب ها و ثواب هایى وجود دارد نیست، بلکه علاوه بر آن درصدد است تا به انسان بفهماند که اختیار این عذاب ها و ثواب ها در دست خدا است و انسان اگر مى خواهد به آن عذاب ها مبتلا نشود، باید از خدا بترسد. البته این ترس اصالتاً ناشى از اعمال خود افراد در این دنیا است; یعنى اگر انسان ها کار بدى بکنند، مبتلا به عذابى مى شوند که آن عذاب را خداوند بر آنها نازل خواهد کرد. انسان باید نقطه بیم و امیدش خدا باشد تا هم به مصیبت ها و امور نامطلوب و دنیا و آخرت مبتلا نشود و هم امور مطلوب و پسندیده دنیا و آخرت را به دست آورد، و این امر تنها در پرتو اطاعت از خداوند امکان پذیر است.
عامل حرکت انسانى از دیدگاه معرفت اسلامى، خوف از خدا و رجاى به خداوند است. دو عامل خوف و رجا موجب مى شود تا انسان ها بر حسب مراتب ایمان و معرفت خود، به عبادت خدا بپردازند; عبادت برخى افراد به دلیل ترس از عذاب جهنم است و کسانى که از درجات بالاتر ایمان برخوردارند، از ترس این که مبادا از چشم خدا بیفتند او را عبادت مى کنند: فَهَبنى... صَبَرتُ عَلى عَذابِکَ فَکَیفَ اَصبِرُ على فِراقِکَ;1 اگر بر عذابت صبر کنم، چطور مى توانم بر فراقت صبر کنم؟
1. مفاتیح الجنان، دعاى کمیل.