یَا ابْنَ جُندَب مَن اَصْبَحَ مَهمُوماً لِسِوى فَکاکِ رَقَبَتِهِ فَقَدْ هَوَّنَ عَلیْهِ الْجَلیلَ وَ رَغِبَ مِنْ رَبِّهِ فى الْوَتْحِ الحَقیر وَ مَن غَشَّ اَخاهُ وَ حقَّرَهُ و ناواهُ جَعَلَ اللّهُ النّارَ مَأْواهُ و مَنْ حَسَدَ مؤمناً اِنْماثَ الایمانُ فى قَلبه کَما یَنماثُ المِلحُ فِى الماء;
مضمون جمله اول این است که سزاوار نیست شخص مؤمن نسبت به چیزى جز نجاتش از عذاب الهى غصه دار و نگران باشد، بلکه باید تمام همّش این باشد که کارى کند تا خدا او را از بدبختى ابدى نجات دهد.
انسان ها و به طور کلى همه موجودات ذى شعور، فطرتاً به گونه اى آفریده شده اند که تلاش مى کنند درد و رنج و ناراحتى را از خود دور کنند و در مقابل، امور خوشایند و مطلوب را جذب نمایند. بنابراین مى توان گفت که انگیزه حرکت موجودات ذى شعور، جلب منفعت و دفع ضرر است. از سوى دیگر، انسان مادامى که از ناراحتى و دردى رنج مى برد، اگر امرى لذت بخش برایش فراهم شود، تا زمانى که این درد بر او غالب است، هیچ تمایلى براى رفتن سراغ آن ندارد; مثلا کسى که به دردى شدید مانند دندان درد یا سردرد مبتلا گردیده، مادامى که این درد درمان نشده، به دنبال لذت دیگرى نمى رود; زیرا این درد آن چنان او را آزار مى دهد که تمام همّ خود را براى برطرف ساختن آن به کار مى بندد. اما آیا نسبت به امورى که در آینده اتفاق خواهد افتاد نیز همین گونه عمل مى کند؟ مثلا اگر کسى بداند که فردا مصیبتى برایش پیش مى آید و یا در معرض خطرى واقع مى شود و از طرفى هم مى داند ممکن است از راهى منفعتى به او برسد، دل نگرانى او بیش تر در مورد کدام یک از آنها است؟ فرض کنید این فرد بداند که فردا در صورت ماندن در شهر مبتلا به بیمارى خطرناک وبا که در شهر شایع شده است خواهد شد، از طرفى معامله اى در پیش است که مى تواند سود هنگفتى براى او داشته باشد، وى کدام یک را ترجیح مى دهد؟ آیا حاضر مى شود براى رسیدن به یک لذت، یک بیمارى کشنده را تحمل کند؟
این مسأله بستگى به این دارد که آن شخص تا چه اندازه به آن خطر باور داشته باشد; اگر واقعاً و عمیقاً به چنین خطر سختى باور داشته باشد، دفع آن را بر جلب آن منفعت یا لذّتِ محتمل ترجیح خواهد داد. در زبان عربى، به چنین حالتى «همّ» مى گویند; یعنى چاره جویى براى خطرى که در آینده نزدیک ممکن است فرد را تهدید کند. به کسى هم که این حالت برایش به وجود آمده است، «مهموم» مى گویند. واژه هاى مهم، اهمیت و اهتمام نیز از همین ماده است; یعنى چیزى که انسان را نگران و دلواپس مى کند. بنابراین هر کس که نسبت به آینده اطلاعات و پیش بینى هایى داشته باشد و احتمال زیادى بدهد که ناراحتى و یا خطرى در پیش است، براى رفع آن اهتمام مىورزد. به این حالت، یعنى تلاش انسان براى جلوگیرى از خطرى که در آینده ممکن است پیش آید، مهمومیّت مى گویند.