گروه سیاسی: جمعی از دانشجویان بسیجی به دیدار آیت الله مصباح یزدی شتافتند تا کمی صریح تر مسائل سیاسی روز را در گفتگویی رو در رو با ایشان در میان بگذارند و پاسخ های استاد را بشنوند. موضوع هاشمی رفسنجانی و جریان پیرامون او شاید مهمترین محوری بود که در این دیدار مورد توجه قرار گرفت. استاد از کسانی سخن به میان آورد که درک عمیقی از مسائل ندارند و بیشتر تحت تأثیر دوستان و نزدیکان خود واقع می‌شوند و تاکید کرد:«این‌که ما تفکّر آنها را نپذیریم، رفتار آنها را تأیید نکنیم و از آنها حمایت نکنیم، کاملاً موجّه است.»

به گزارش رجانیوز متن کامل این پرسش و پاسخ که به تازگی از سوی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مصباح یزدی منتشر شده و حاوی نکات مهمی است، بدین شرح است:

سؤال یکی از دانشجویان:

خیلی ممنون هستیم که این وقت را به ما دادید که از محضرتان استفاده کنیم. ما خودمان را در حدّ شاگرد شما نمی‌دانیم، ولی این افتخار را برای خودمان قائل هستیم که خود را پیرو تفکرات اسلامی‌ای که شما ارائه کردید، می‌دانیم.

ما می‌خواهیم خیلی صریح صحبت کنیم. این جمع صمیمی با تعداد محدود هم دلیلش همین است. سؤال خیلی اساسی که در ذهن ما از قبل از انتخابات به وجود آمده، و از این جریانات فتنه اخیر خیلی قوی‌تر شده، این است که می‌بینیم از یک طرف شواهد عینی خیلی زیادی وجود دارد که شخص خاصی پشت خیلی از قضایا بوده است؛ ولی از طرف دیگر می‌بینیم که رهبری در جمع بسیجی‌ها یا در نماز جمعه حمایتی از او می‌کنند. وظیفه ما در این موضوع چیست؟

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حق جو ( شنبه 88/12/1 :: ساعت 10:19 عصر )

حضرت استاد:

تعبیر خود آقا را به کار ببرید: «زاویه گرفتند.»

ادامه سؤال یکی از دانشجویان:

بله؛ زاویه گرفتند. خیلی‌ها این نظام را از دست رفته دیدند. نمی‌توانیم یک سری چیزها را بگوییم، فریاد بزنیم. باید در سینه نگه داریم. حداقل درد دل کنیم.

همین مراجعی که شما فرمودید: حالا یا مراجع ولایت فقیه را قبول دارند. می‌دانند ولایت فقیه جزئی از ارکان اسلام و ارکان دین است یا قبول ندارند. مرجعی که بخواهد یک گوشه بنشیند، اصلاً کاری به حکومت اسلامی نداشته باشد، نتیجه‌اش شعار مردم قم بود که مرجع بی‌بصیرت نمی‌خواهیم؛ همین است. این مرجع را برای چه می‌خواهیم؟ مرجعی که حکومت غیر اسلامی هم باشد، می‌تواند مرجع اسلامی باشد.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حق جو ( شنبه 88/12/1 :: ساعت 9:0 صبح )

آیت‌الله مصباح یزدی - 1:

رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: بنده به ارادتی که سید حسن نصرالله نسبت به مقام معظم رهبری دارد، غبطه می‌خورم.

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیت‌‌الله محمدتقی مصباح یزدی پنجشنبه شب در مراسم پاسداشت شهید عماد مغنیه و فرماندهان شهید مقاومت اسلامی لبنان که در سالن اجتماعات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم برگزار شد، طی سخنانی به ذکر خاطره‌ای از سید حسن نصرالله پرداخت و گفت: وقتی پس از شهادت عماد مغنیه قصد داشتم برای عرض تسلیت خدمت سید‌حسن نصرالله شرفیاب شوم، احساسم این بود که وقتی ایشان را می‌بینم حالت حزن و اندوه و گرفتگی داشته باشد.
آیت‌الله مصباح یزدی افزود: با خود فکر می‌کردم که این مصیبت عظیم را چگونه و با چه زبانی به سید حسن نصرالله تسلیت بگویم اما وقتی خدمت ایشان رسیدم و سید را با چهره‌ای بانشاط، خندان و سرحال دیدم دست و پایم را گم کردم زیرا آنچه را که آماده کرده بودم، برای عرض تسلیت برای حالت حزن و اندوه سیدحسن بود.
وی ادامه داد: به هر حال هر طور که بود تسلیتی عرض کردم که سیدحسن نصرالله با لب خندان فرمود این یک موهبت الهی برای ما بود و اگر حکمت‌هایی که خدا در شهادت ایشان قرار داده را بگویم، کسانی خیال می‌کنند من در شهادت ایشان دخیل بودم.
این استاد برجسته حوزه اضافه کرد: من با بیش از 70 سال سن و آشنایی با قرآن و معارف اهل بیت(ع) در مقابل ایمان و معرفت سید حسن نصرالله آب شدم.
وی شهادت عماد مغنیه را مصیبتی سنگین و عظیم دانست و اظهار داشت: ایمان به خدا و معرفت، حکمت‌های الهی را به سید حسن چشانده بود که در مقابل چنین مصیبتی طاقت بیاورد که کمتر کسی می‌توان یافت که در مقابل این مصیبت صبر داشته باشد.
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه سید حسن نصرالله راضی به رضای خدا و شاد از موهبت پروردگار بود، تصریح کرد: حقیقتا من در مقابل این ایمان و معرفت احساس حقارت کردم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: نکته دیگری که در شخصیت سید حسن وجود دارد و بنده به آن غبطه می‌خورم ارادتی است که به مقام معظم رهبری دارد، وی همانند یک سرباز ساده صفر در مقابل مقام معظم رهبری سر تعظیم فرود می‌آورد.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: سید حسن نصرالله چنان ارادت به مقام معظم رهبری دارند و چنان تسلیم اوامر ایشان هستند که اظهار می‌کند نه تنها اگر آیت‌الله خامنه‌ای امری کنند با تمام وجود اطاعت می‌کنیم بلکه هر کجا که احتمال بدهیم سبب رضایت ایشان می‌شود، وارد عمل می‌شویم.
وی اضافه کرد: این معرفت و ارادت در مقابل فرمانده، موهبت الهی است که خدا به هر کس نمی‌دهد که یک شخصیت که الان به جرات می‌توان گفت از محبوب‌ترین شخصیت‌های روی زمین است، این چنین در مقابل ولی امر مسلمین مثل یک سرباز ساده است.
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه این نورالهی که در دل سید حسن نصرالله وجود دارد را نمی‌توان ارزشیابی کرد، ابراز داشت: ما که 70 سال زحمت می‌کشیم، تنها می‌توانیم اندکی به آنچه وظیفه‌مان است عمل کنیم اما این مرد بزرگ از همان دوران نوجوانی تمام هستی خود را فدای خدا و دین خدا کرد.
وی تاکید کرد: امثال بنده که بیش از 60 سال از عمرمان را در حوزه گذراندیم به نورانیت، قدرت، شجاعت، عزت، معرفت و ایمان سید حسن نصرالله غبطه می‌خوریم و از خدای متعال می‌خواهیم ایشان را برای اسلام و مسلمین پایدار نگه دارد.
این استاد برجسته حوزه علمیه در ادامه با اشاره به آیات قرآن یادآور شد: سید حسن نصرالله جز به لطف و عنایت الهی به چیزی تکیه ندارد و امکانات مادی در اراده او تاثیری ندارد.
وی افزود: سید حسن نصرالله از زمانی که طلبه‌ای ساده بود تا الان که موقعیت جهانی دارد، در تواضع، خاکساری و فروتنی تفاوتی نکرده است و عشق به خدا و اولیای خود وجود او را پرکرده است.
آیت‌الله مصباح یزدی اضافه کرد: این امری آسان نیست که آمریکا کشوری را احاطه کرده و انواع توطئه‌ها را برای آن کشور ترتیب دهد و انواع سلاح‌ها را به کار گیرد اما گردانندگان آن کشور هیچ نگرانی درخود راه ندهد که سید حسن نصرالله اینگونه است.
وی صبر و مقاومت و رعایت احکام الهی را مورد تاکید خدا در قرآن دانست و ابراز داشت: به راستی بندگان حقیقی خدا این حقایق الهی را در جنگ 33 روزه به وضوح نشان دادند.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) خاطرنشان کرد: خدا فرموده است کسی که صبر داشته باشد و دستورات خدا را رعایت کند هر چه کمبود داشته باشد، جبران می‌کنیم و در دل دشمن ایجاد رعب و وحشت و در دل شما ایجاد آرامش می‌کنیم.
وی گفت: آیا این منطق که با صبر و عمل به دستورات الهی، خدا تمام کمبود‌ها انسان را جبران می‌کند با منطق دنیاپرستانی که عربنده دنیامداری سر می‌دهند قابل مقایسه است.
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه وقتی انسان به قدرت لایتناهی الهی پناه داشته باشد، هیچ شکستی برای او معنا ندارد، تاکید کرد: امیدواریم با عنایات الهی، توجهات حضرت ولی‌عصر(عج) و به برکت خون شهیدان و مجاهدان در راه خدا، شاهد پیروزی اسلام بر تمام دنیا باشیم.

در سخنان مهم آیت ا... مصباح یزدی مطرح شد
حمایت و اطاعت از ولی فقیه بزرگ ترین وظیفه اجتماعی همه ماست

آیت‌ا... مصباح یزدی در دیدار با جمعی از طلاب و اساتید مدارس علمیه بناب و میاندوآب گفت: تحصیل علم و تلاش برای شناخت معارف اهل‌بیت(ع) و ترویج آن در سراسر دنیا مطلوبیت یقینی و غیرقابل تردید دارد؛ اما انجام این وظیفه مراتبی دارد که با شرایط خاص زمانی و مکانی متفاوت است.

عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: بقاء اسلام در جهان منوط بر درس و بحث، مناظرات و پاسخ به شبهات است و علما واسطه انتقال این فیض هستند؛ نقش ما نسبت به نسل آینده نیز همین است.اگر مسائل اسلام را دقیق بیان نکرده و شبهات را به دقت پاسخ ندهیم، تدریجاً ایمان به اسلام ضعیف شده و با ضعف ایمان انگیزه‌ای برای انتقال آن به آیندگان باقی نمی‌ماند.

آیت ا... مصباح یزدی با اشاره به بصیرت و هوشیاری رهبر معظم انقلاب گفت: چندین سال است که دیده‌بان و سکان‌دار کشتی انقلاب با فریاد بلند توطئه‌های دشمنان را در قالب تهاجم فرهنگی، غارت فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی گوشزد می‌کنند و نسبت به ضرورت کسب بصیرت تأکید می‌فرمایند.   منبع

وی ادامه داد: در شرایط امروز کسب بصیرت بر همگان، به ویژه عالمان که رهبران دینی جامعه هستند، لازم است.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه به بیان معنای بصیرت و نحوه کسب بصیرت پرداخت و گفت: بصیرت به معنای بینشی است که فرد با آن از لایه ظاهری جریانات گذشته و عمق واقعه را ببیند. زیرا چه بسیار حوادثی که ظاهر آن‌ها به گونه‌ای و حقیقت و عمق آن‌ها چیز دیگری است؛ به ویژه که پای دسیسه‌های دشمنان حیله‌گر در میان باشد.

عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر لزوم شناخت صحیح دین افزود: دسیسه‌های کشورهای استعمارگر مانند سم مهلکی است که با قالبی زیبا تزیین شده و هر بیننده شیفته ظاهر فریبنده آن می‌شود؛ بی خبر از آن‌که حقیقت آن زهری کشنده است. در مواجهه با چنین مواردی، افراد عمیق و ژرف‌نگر که به عمق فتنه‌ها پی می‌برند، هم خود را حفظ کرده و هم دیگران را نجات می‌دهند.

آیتا... مصباح یزدی در ادامه گفت: ما معقدیم آن‌چه در اسلام آمده سعادت دنیا و آخرت بشر را تضمین می‌کند؛ پس باید ابتدا اسلام را شناخت و در مرحله بعد مراقب بود که در تطبیق احکام اسلام بر موارد خاص اشتباه نشود.

وی با اشاره به مسأله پلورالیزم دینی گفت: امروزه کسانی صریحاً می‌گویند اسلام وجوه و قرائات مختلفی دارد و همه آن‌ها صراط مستقیم است. عده‌ای حتی پا را فراتر نهاده و معتقدند بین اسلام و مسیحیت نیز تفاوتی نیست و هر دو راه مستقیم هستند. بعضی هم معتقدند حتی بت‌پرستی صراط مستقیم و راهی به‌سوی خداست!!

عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: اگر این شبهات در دل افراد جامعه نفوذ کند و اسلام و کفر را یکی بدانند، دیگر چگونه می‌توان از اسلام دفاع کرد.

این استاد اخلاق حوزه علمیه قم خاطر نشان کرد: امروزه افرادی که شایستگی فتوا ندارند اظهار نظرهایی در برخی مسائل فقهی می‌کنند و عده‌ای نیز یا فریب خورده یا به بهانه این‌که فتاوایشان آسان‌تر است دنباله‌رو آن‌ها می‌شوند و این مسأله، بازگشت به عدم شناخت دین دارد و برخورد با چنین کج‌روی‌هایی در دین و جواب به شبهات مستقیماً وظیفه حوزه‌های علمیه است.

آیتا... مصباح یزدی با اشاره به روایتی گفت: طبق روایات مهم‌ترین مشکل حضرت ولی عصر(عج) در زمان ظهور وجود عالمانی است که نتایج دلخواه خود را از قرآن می‌گیرند که در حقیقت همان پلورالیزم دینی است و این کار امر را بر آن حضرت مشکل می‌کند، به‌گونه‌ای که کار بر ایشان دشوارتر از پیامبر اکرم(ص) می‌شود. زیرا پیامبر(ص) مردمی را به اسلام دعوت می‌کرد که می‌دانستند بت‌ها را خودشان ساخته‌اند و اثری ندارند؛ اما امام زمان(عج) با عالمانی رو به رو است که در مقابل آن حضرت با قرآن احتجاج می‌کنند.

آیتا... مصباح یزدی تطبیق صحیح احکام بر موضوعات خارجی را لازمه بصیرت دانست و خاطر نشان کرد: تطبیق احکام بر موضوعات و به عبارت دیگر موضوع شناسی بخشی دیگر از بصیرت است و فرد باید بداند که هر حادثه مصداق کدام حکم خداست.

وی با اشاره به داستان مسجد ضرار در زمان پیامبر(ص) گفت: با نگاه ظاهری به این مسجد، تفاوتی بین آن و دیگر مساجد نبود؛ اما فرد باید بینش داشته باشد تا فریب اسم مسجد را نخورد و بداند کدام مسجد باید ویران شود.

آیت‌ا... مصباح یزدی با بیان حیله عمروعاص و بر نیزه کردن قرآن گفت: افراد ظاهربین به خاطر عدم بینش و بصیرت شمشیرها را زمین گذاشته و فریادهای حضرت علی(ع) را نشنیده گرفتند.

عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: در چنین قضایایی تنها مراجعه به کتب روایی و فقهی و اصولی کفایت نمی‌کند؛ بلکه علاوه بر فهم معارف اهل بیت(ع) باید موضوع‌شناس بود و شیطنت شیاطین و دشمنان را شناخت و در مواقع ابهام به مرجع صالحی رجوع کرد و این اصلی‌ترین فلسفه وجود ولی فقیه است.

وی ادامه داد: شیاطین انس در طول قرن‌ها با تجربه‌های فراوانی که کسب کرده‌اند، به دسیسه‌هایی متوسل می‌شوند که افراد عادی نمی‌توانند عمق آن‌ها را ببینند و بهترین گزینه برای رجوع در چنین مواردی ولی فقیه است؛ زیرا علاوه بر فقاهت و تقوای ممتاز، از قدرت تجزیه و تحلیل حوادث و دیدن لایه‌های زیرین قضایا و در یک کلمه بصیرت فوق‌العاده‌ برخوردار است و مهم‌تر این‌که از تأییدات الهی بهره‌مند است.

آیت‌ا... مصباح یزدی با اشاره به سابقه درخشان رهبری گفت: آن‌چه در طول این سال‌ها فهمیده‌ایم این است که رهبری با وجود اشتغالات زیادی که داشته‌اند، کوچک‌ترین انحراف و لغزشی نداشته‌اند و مشکلاتی را با سرانگشت تدبیر حل کرده‌اند که جز با تأیید الهی میسر نبود.

وی با اشاره به روایاتی افزود: ما قصد غلو نداریم و نمی‌گوییم رهبری معصوم است، ولی خدا بندگان مخلصش را به نوری مجهز می‌کند که بسیاری از مسائل را بهتر می‌بینند و این وعده الهی است که بندگان خالص خود را تأیید می‌کند.

عضو مجلس خبرگان در پایان افزود: شناخت دین و تقوا و اهتمام به درک مسائل اجتماعی وظیفه امروز ماست و هرکجا ابهامی برای ما پیش آمد باید برای شناخت راه صحیح به ولی فقیه رجوع کنیم.

جمهوری اسلامی از کمبود فرهنگ اسلامی‌رنج می‌برد

آیت ا... مصباح یزدی همچنین در دیدار با جمعی از اعضای بسیج اساتید دانشگاه‌های سراسر کشور گفت: انقلاب اسلامی‌، تحولی همه جانبه در کشور ایران بود، نه صرف عوض شدن رژیم؛ بلکه با آمدن انقلاب اسلامی‌ همه شؤون کشور متحول شد.

وی اساس انقلاب اسلامی را برپایه تفکر دانسته و خاطر نشان کرد: باید تفکر انقلابی مردم ارتقاء پیدا کند، چرا که تسلط با زور بر هر چیز ممکن است، به جز فکر و اعتقاد مردم.

عضو مجلس خبرگان رهبری انگیزه قوی را عامل مهم تحرک جامعه دانست و گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیش بینی می‌شد برخی از کشورهای منطقه و دیگر کشورهای استعمارگر قصد آسیب زدن به انقلاب و نظام را داشته باشند و توجه به مسائل نظامی ضروری به نظر می‌رسید، اما از آن‌جا که انگیزه قوی در این زمینه وجود نداشت، فعالیت زیادی در جهت تقویت بنیه نظامی کشور صورت نگرفت؛ اما 8 سال دفاع مقدس و وجود مشکلات فراوان در جنگ باعث ایجاد انگیزه قوی در جهت پیشرفت صنایع نظامی شد و نتیجه آن رشد غیر قابل باور جمهوری اسلامی‌ در زمینه نظامی بود.

آیت‌ا... مصباح یزدی با اشاره به تحریم‌های اقتصادی علیه کشور اسلامی ایران گفت: این تحریم‌ها و فشار‌ها باعث خودکفایی کشورمان در عرصه‌های گوناگون صنعت و تولید شد، چرا که انگیزه هنگام مواجهه با مشکلات قوی‌تر می‌شود.

وی با اشاره به این‌که انسان در شرایط عادی از تمام توان خود برای رسیدن به هدف استفاده نمی‌کند، گفت: وجود مشکلات و کمبودها باعث می‌شود، انسان نهایت توان خود را برای رهایی از آنها به کار گیرد.

عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به پیشرفت سیاسی ایران، سیاست بین‌المللی کشور در چند سال اخیر را در دنیا بی‌نظیر خواند وگفت: حتی دشمنان نیز به این نکته اذعان دارند که ایران در سیاست خارجی خود، پیروز بوده است.

آیت ا... مصباح یزدی با اشاره به پیشرفت‌های ایران در عرصه‌های مختلف، از وضع فرهنگی موجود انتقاد کرد و گفت: با وجود گذشت 30 سال از انقلاب اسلامی‌، نه تنها انگیزه‌ای برای ترویج فرهنگ اسلامی‌وجود ندارد، بلکه هنوز عده‌ای آن را باور نیز نکرده‌اند.

استاد حوزه علمیه قم هدف انقلاب اسلامی‌را ترویج فرهنگ اسلامی و عمل به قوانین اسلام دانست و گفت: حضرت امام خمینی(ره) از همان آغاز انقلاب اسلامی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی تأکید داشتند و قرار بود تا وضعیت فرهنگی در دانشگاه‌ها اصلاح نشده، دانشگاه‌ها باز نشود؛ اما به خاطر سوء استفاده دشمن از بسته بودن دانشگاه‌ها و جلوگیری از افت علمی کشور، دانشگاه‌ها باز شد؛ اما پس از آن در این جهت کم‌تر فعالیتی صورت گرفت.

وی افزود: عده‌ای از اشخاص تیزبین مانند مقام معظم رهبری از همان دوره ریاست جمهوری با اشاره به فعالیت‌های دشمن در قالب تهاجم فرهنگی، غارت فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی، بر گسترش فرهنگ غنی اسلام برای مقابله با فعالیت‌های دشمنان تأکید داشتند.

آیت‌ا... مصباح یزدی با اشاره به حوادث اخیر و اهانت به ضروری‌ترین احکام دین و مقدس‌ترین مسایل در کشور گفت: زمانی هیچ کس به خود اجازه نمی‌داد حتی نسبت به عکس مرجع تقلید اهانت کند؛ اما امروز مشاهده می‌شود، به ساحت مقدس سیدالشهدا(ع) هم توهین می‌شود. اوایل انقلاب افرادی بودند که با حالتی عارفانه به ترویج دین می‌پرداختند؛ ولی کارشان به جایی رسید که پس از خروج از ایران و سکونت در کشورهای غربی حتی در اصل وجود خدا و عصمت انبیاء و وحی هم تشکیک می‌کنند و این اتفاق، نماد سقوط و پسرفت فرهنگی است.

وی با اشاره به انحطاط فرهنگی در دنیا گفت: امروزه افراد با وسایلی همچون تلفن همراه، ماهواره و اینترنت بهراحتی به مفاسد دسترسی دارند و از آن‌جا که حذف این ابزار امکان‌پذیر نیست، باید با استفاده از عوامل ایجابی در جهت ترویج و تقویت فرهنگ اسلامی تلاش کنیم.

رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) افزود: در چنین شرایطی افراد چند دسته‌اند: عده‌ای معتقدند نمی‌توان با فرهنگ مهاجم مقابله کرد و چاره‌ای جز پذیرش آن نیست.

وی ادامه داد: عده دیگری معتقدند دولت هیچ وظیفه‌ای در این زمینه ندارد و کشور اسلامی نیز باید مانند سایر کشورهای غیر اسلامی در این مسیر مخالفتی نشان ندهد؛ زیرا دین و فرهنگ امری شخصی است و وظیفه دولت فقط تأمین امنیت و منافع مادی مردم است؛ حتی عده‌ای با طرح شعارهایی به عنوان بها دادن به جوانان قصد فراهم کردن عیش و نوش جوانان از طریق حرام را داشتند.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: این عده معتقدند دولت نباید در امور مربوط به اخلاق و فرهنگ جامعه دخالت کند و در همین راستا فرهنگ تسامح و تساهل را ترویج کرده و خشونت را در مقابل آن قرار داده و تقبیح می‌کردند. این افراد علناً قوانین اسلام را به بهانه خشونت‌آمیز بودن و تضاد با اعلامیه حقوق بشر زیر پا می‌گذاشتند.

آیت‌ا... مصباح یزدی با بیان این‌که جمهوری اسلامی از کمبود فرهنگ اسلامی رنج می‌برد، ادامه داد: دولت‌های سکولار فقط وظیفه تأمین نیازهای مادی مردم را بر عهده خود می‌دانند؛ اما اصلی‌ترین وظیفه دولت اسلامی، حفظ اسلام است و نگاهی به سخنان امام خمینی(ره) نشان می‌دهد که ایشان همواره دین اسلام و حفظ آن را در سخنرانی‌های خود مورد توجه قرار می‌دادند و هدف از انقلاب را پیاده شدن اسلام معرفی می‌کردند.

وی افزود: ترویج فرهنگ غنی اسلامی در جامعه نیاز به زمانی طولانی دارد؛ زیرا تحول فرهنگ بر خلاف تحول سیاسی دیرپاست؛ اما باید این کار از نقطه‌ای شروع شود.

عضو مجلس خبرگان، دانشگاه را نقطه اصلی هدف دشمن دانست و افزود: امروز فرهنگ و باور اسلامی در معرض عمیق‌ترین خطرات است و نباید تنبلی و سستی از خود نشان داد؛ بلکه باید با بررسی عالمانه و محققانه مشکلات و کمبود‌ها را شناخت و با تعیین اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت به این اهداف رسید.

وی با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم، انقلاب اسلامی‌را پایدار و جاوید ذکر کرد و گفت: حافظ اصلی این انقلاب خداوند متعال است و این انقلاب همواره باقی خواهد ماند؛ اما اگر ما امانتدار خوبی نباشیم، خداوند گروه و قوم دیگری را به جای ما خواهد آورد. پس ما باید امانتدار خوبی باشیم و قدر این نعمت را بدانیم و با تمام توان در جهت گسترش اسلام تلاش کنیم.

آیت ا... مصباح یزدی ادامه داد: مطئناً در این مسیر کمبود‌ها و مشکلاتی وجود خواهد داشت؛ ولی قدرت خداوند نامحدود و وعده‌اش تخلف‌ناپذیر است و همو وعده داده که اگر در راه دین کمبود و مشکلی باشد، جبران خواهد کرد.

وی با تأکید بر این‌که باید در این مسیر با تمام توان و با انگیزه‌ای قوی قدم بر داریم، گفت: هیچ کار مهمی ‌بدون برنامه‌ریزی قابل اجرا نیست و همان‌گونه که برای ایجاد یک رشته درسی در یک دانشگاه باید ساعت‌ها کار و برنامه‌ریزی شود، برای ترویج فرهنگ اسلامی و این حرکت عظیم نیز باید برنامه‌ریزی دقیق و علمی شده و گام به گام جلو برویم.

آیت‌ا... مصباح یزدی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری ادامه داد: این‌که ایشان می‌فرمایند فتنه آینده عمیق‌تر است، بی‌حساب نیست و ما باید خود را مجهز و آماده کنیم؛ زیرا با دشمنانی سر و کار داریم که 200 سال است نقشه‌های استعماری خود را اجرا کرده و هر روز در این زمینه زیرکانه‌تر عمل می‌کنند. پس ما باید وظیفه خود را شناخته و با تمام توان در جهت انجام آن بکوشیم.

آن چه پیش رو دارید گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت الله مصباح یزدی(دامت برکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ07/11/88 ایراد فرموده‌اند. باشد تا این رهنمودها بر بصیرت ما بیافزاید و چراغ فروزان راه هدایت و سعادت ما قرار گیرد.

«أَعُوذُ بِاللهِ مِن الشَّیطانِ الرَّجِیم * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏ * الم *أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ»1

موارد ابتلا و امتحان در نهج البلاغه
در این جلسه اندکی به بررسی موارد استعمال واژه‌های ابتلا و امتحان در نهج‌البلاغه می‌پردازیم. امیرالمؤمنین - علیه السلام - در خطبه 192، معروف به خطبه قاصعه که بزرگ‌ترین خطبه نهج‌البلاغه است، بیان بسیار زیبا و منظّمی درباره امتحانات الهی در عالم خلقت دارند که گویا تاریخچه‌ای از امتحانات الهی است.

اولین مورد امتحان در عالم خلقت
حضرت در ابتدا می‌فرمایند: خدای متعال وقتی حضرت آدم را خلق کرد، فرشتگان و ابلیس را به وسیله حضرت آدم امتحان کرد. گویا اوّلین مورد امتحان در عالم خلقت، امتحان فرشتگان و ابلیس به وسیله حضرت آدم بود. خدای متعال به فرشتگان و ابلیس - که در صف ملائکه قرار داشت - امر فرمود: همه در مقابل او به خاک بیفتید: «فَقَعُوا لَهُ ساجِدین»1‏. فرشتگان همه بی چون و چرا به سجده افتادند. در رابطه با اینکه همه فرشتگان بودند یا فرشتگان ارضی - فرشتگان موکّل در زمین - قدر متیقن همه فرشتگان ارضی که موکّل به این عالم هستند، بوده‌اند؛ چون در برخی روایات اشاره شده که دسته‌ای از فرشتگان، آن‌چنان مستغرق در جلال و جمال الهی هستند که اصلاً از اینکه خدا انسان و آدمی آفریده است، با خبر نشده‌اند (نرد علمها الی اهلها.)
در میان این‌ها فقط ابلیس از جنس فرشتگان نبوده است؛ امّا از کثرت عبادت بسیار شبیه آن‌ها شده بود، به طوری که دیگر ملائکه گمان می‌کردند که وی نیز از آن‌هاست؛ لذا وقتی به ملائکه خطاب شد که سجده کنید، از آن‌جا که به این جمع خطاب شد، ابلیس هم با این‌که از جنّ بود، مکلّف بود سجده کند.
ابلیس مردود شد. «قالَ لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»2: گفت: من به بشری که از گلی خشکیده خلق شده است، سجده نمی‌کنم. «صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» یعنی گل خشکیده‌ و بعضی به لجن ترجمه کرده‌اند. به هرحال آدم از گل خشکیده‌ای خلق شد. به همین جهت هم ابلیس می‌گفت: من اشرف از او هستم چون من از آتش خلق شده‌ام. امیرالمؤمنین - علیه السلام - بعد از این‌که به این داستان اشاره می‌کنند، می‌فرمایند: «... وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ مِنْ نُورٍ یَخْطَفُ الْأَبْصَارَ ضِیَاؤُهُ وَ یَبْهَرُ الْعُقُولَ رُوَاؤُهُ وَ طِیبٍ یَأْخُذُ الْأَنْفَاسَ عَرْفُهُ لَفَعَلَ وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَى فِیهِ عَلَى الْمَلَائِکَة ...»: اگر خدا می‌خواست آدم را از نوری خلق می‌کرد که روشنی او چشم‌ها را خیره می‌کرد و زیبائیش عقل‌ها را مبهوت می‌ساخت و از عطری که تمام نفس‌ها را به خودش مشغول می‌کرد و همه می‌خواستند او را ببویند. اگر آدم این گونه خلق می‌شد، ابلیس هم در مقابل او سجده می‌کرد و ملائکه خیلی راحت به چنین موجودی که این همه شکوه و عظمت دارد، این همه زیبا و دوست داشتنی است، سجده می‌کردند. ولی در این صورت دیگر امتحانی تحقق پیدا نمی‌کرد. ارزش سجده ملائکه از آن جهت بود که آن‌ها نگفتند: ما کجا و یک موجود خاکی کجا؟ بلکه چون خدا فرموده بود، گفتند: سمعاً و طاعتاً؛ امّا ابلیس گفت: «... أَنَا خَیْرٌ مِنْه ...»3.
پس خدای متعال برای امتحان ما در بسیاری از اموری که در این عالم بر ما مجهول است، حکمت‌هائی قرار داده که ما از آن حکمت‌ها بی‌خبر هستیم. گاهی درون دل‌مان و گاهی هم به زبان اعتراض می‌کنیم که چرا چنین است.
«وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً»: اگر خدا آدم را با آن صفات آفریده بود، همه در مقابلش کرنش می‌کردند. «وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَى فِیهِ عَلَى الْمَلَائِکَة»: آن وقت امتحان ملائکه امر خیلی ساده‌ای بود. مثلاً اگر از یک دیپلمه بخواهند که یکی از چهار عمل اصلی را انجام دهد، این امتحان نیست. امتحان آن وقتی است که برای شخص متناسب با موقعیتش، سخت باشد. امیرالمؤمنین - علیه السلام – در ادامه می‌فرمایند: «وَ لَکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَبْتَلِی خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا یَجْهَلُونَ أَصْلَهُ»: خدا خلقش را به وسیله اموری که اصلش را نمی‌دانند، امتحان می‌کند. اگر بدانند که نمی‌توان نام آنرا امتحان گذاشت. امتحانی که جواب سؤال هم کنارش نوشته شده باشد، امتحان نیست. «تَمْیِیزاً بِالاخْتِبَارِ لَهُمْ وَ نَفْیاً لِلِاسْتِکْبَارِ عَنْهُمْ وَ إِبْعَاداً لِلْخُیَلَاءِ مِنْهُم»: حکمت این‌که خدا این‌ها را مجهول قرار می‌دهد و وسلیه آزمایش، این‌است که آن‌ها آزمایش شوند و مرتبه اطاعتشان معلوم شود و وقتی اطاعت کردند، روح استکبار و تکبّر و خودبزرگ بینی از آن‌ها سلب شود.

امتحان فقراء و اغنیاء
امیرالمؤمنین - علیه السلام - به مردم می‌فرماید: نگاهتان را به این ثروت‌ها یا به این تهدیدستی‌ها ندوزید و به این‌ها اهمیت ندهید؛ چراکه این‌ها ملاک نیست. این‌ها وسیله امتحان است. حضرت در ادامه به آیه‌ای از قرآن استدلال می‌کنند: «أَ یَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنینَ * نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ بَلْ لا یَشْعُرُونَ»4: آیا چنین می‌پندارند که وقتی مال و ثروت و فرزندان زیادی به آن‌ها می‌دهیم، به خاطر این است که حتماً ما خیلی خیر آن‌ها را می‌خواهیم؟ هیچ کلیت ندارد. این وسیله آزمایش است. نه معنایش این است که ما خیلی این‌ها را دوست داشتیم که این ثروت را به آن‌ها دادیم، نه معنایش این است که دشمن‌شان بودیم. البته گاهی همین نعمت‌ها باعث می‌شود که بر عذاب‌شان افزوده شود. پس به این‌که کسی ثروت دارد یا فقیر است، اهمیت ندهید. فقط فکر این باشید که در مقابل خدا چه وظیفه‌ای دارید که انجام دهید. حضرت در ادامه می‌فرمایند: «فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ الْمُسْتَکْبِرِینَ فِی أَنْفُسِهِمْ بِأَوْلِیَائِهِ الْمُسْتَضْعَفِینَ فِی أَعْیُنِهِم‏»: خدا آن کسانی را که پیش خود، برای خود بزرگی قائلند و خودبزرگ‌بین هستند - والمستکبرین فی انفسهم یعنی پیش خود، خود را بزرگ می‌شمارند - با اولیاء خودش که به نظر آن‌ها مستعضف هستند، امتحان می‌کند. خدا این‌ها را به وسیله این فقرا امتحان می‌کند. البته متقابلاً فقرا را هم از راه دیگری به وسیله اغنیا امتحان می‌کند. بسیاری از افراد در مقابل اغنیا وظایف واجبی دارند که انجام نمی‌دهند؛ مثلاً آن‌ها را نهی از منکر نمی‌کنند، برای این‌که ناراحت نشوند! عیب‌هایشان را به آن‌ها تذکر نمی‌دهند برای این‌که بتوانند از ثروت آن‌ها استفاده کنند! به آن‌ها احترام می‌گذارند برای این‌که رأی آن‌ها را برای خود جلب کنند! این‌هم امتحانی است که آیا وقتی به کسی احترام می‌گذارند به خاطر پول وثروت وی به او احترام می‌گذارند یا به خاطر دینش؟ این برای فقرا یک نوع امتحان است.

انبیاء وسیله امتحان مردم
فراز دیگری در همین خطبه درباره امتحانی است که خدای متعال مردم را با آن در مورد انبیاء امتحان می‌کند. می‌فرمایند: انبیاء غالباً از مردم طبقات پایین و فقیر بودند، موقعیت اجتماعی و شکوه و عظمت ظاهری نداشتند. همین امر که انبیاء در میان فقرا و از طبقه متوسط و فقیر جامعه انتخاب می‌شوند، برای مردم امتحانی است. «وَ لَوْ کَانَتِ الْأَنْبِیَاءُ أَهْلَ قُوَّةٍ لَا تُرَامُ ... لَکَانَ ذَلِکَ أَهْوَنَ عَلَى الْخَلْقِ فِی الِاعْتِبَار». عبارت‌ها، عبارت‌های بسیار زیبا، ادبی و جالبی است. اگر انبیاء از آن‌چنان قدرتی برخوردار بودند که کسی طمع در توان آن‌ها نمی‌کرد، ... این امر باعث می‌شد که مردم خیلی راحت برای آن‌ها اهمیت قائل شوند و حرف آن‌ها را بشنوند و به آن‌ها اعتنا کنند. چون در قرآن در مورد خود پیغمبر اکرم - صلی الله علیه و آله – از قول کافران می‌فرماید: «وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى‏ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظیمٍ»5: اگر خدا می‌خواست پیغمبر بفرستد، پس چرا یکی از بزرگان این دو شهر را نفرستاد؟ چرا بر یک رجل عظیم نفرستاد - منظورشان از عظیم، پولدار و صاحب قدرت بود. آیا جوانی که از کودکی یتیم بوده، اکنون پیغمبر خدا شده است؟
«وَ لَکِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ الِاتِّبَاعُ لِرُسُلِهِ ... أُمُوراً لَهُ خَاصَّةً لَا تَشُوبُهَا مِنْ غَیْرِهَا شَائِبَةٌ». - این جمله برای کسانی که دقت کنند و اهل معرفت باشند، تعبیر بسیار عالی‌ای است - می‌فرماید: خدا خواسته که پیروی انبیاء اختصاص به خودش داشته باشد؛ یعنی انگیزه مردم برای تبعیت از انبیاء فقط خدا باشد و در اطاعت از انبیاء هیچ شائبه‌ای در نیت نداشته باشند؛ نه به خاطر اینکه پول و موقعیت دارد و می‌توانند از او بهره‌ای ببرند و برای زندگی‌شان استفاده‌ای کنند و ... . این نکته برای ما بسیار آموزنده است که دقّت کنیم، ببینیم واقعاً اسلام و پیروی از اهل‌بیت - علیهم السلام - را که می‌پذیریم، آیا فقط به خاطر این است که خدا خواسته است، یا به خاطر این‌است که در کنارش یک منافعی هم داریم؟

هرچه امتحان سخت‌تر، پاداش آن بیشتر
حضرت در ادامه می‌فرماید: «وَ کُلَّمَا کَانَتِ الْبَلْوَى وَ الِاخْتِبَارُ أَعْظَمَ کَانَتِ الْمَثُوبَةُ وَ الْجَزَاءُ أَجْزَل‏». این یک قاعده کلی است که البته روشن است؛ ولی حضرت به آن تصریح فرموده است. می‌گوید: برخی از این امتحان‌ها، آسان‌تر، و برخی سخت‌تر است. هر چه امتحان سخت‌تر باشد، پاداش آن بیشتر خواهد بود. امتحان‌های ساده که افراد، راحت می‌توانند جواب دهند، مزد زیادی ندارد.
در مورد حضرت ابراهیم، در آتش افتادن، یک امتحان بود که آن‌را با رضا و رغبتِ فراوان پذیرفت. اگر اهمیت آن امتحاناتی که در مورد حضرت ابراهیم بود را هم کسانی بفهمند، مثل افتادن در آتش و ... (که کمابیش ما هم می‌فهمیم)، امّا یک امتحانات خیلی دقیق وجود دارد که اصلاً ما صورت مسأله را نمی‌فهمیم. به نظر من امتحانِ مهم‌تر برای آن حضرت، آن لحظه‌ای بود که جبرئیل آمد و گفت: «هَلْ لَکَ مِنْ حَاجَةٍ»: کاری با ما داری؟ ابراهیم بین زمین و هوا در فضائی است که او را از منجنیق پرت کرده‌اند تا داخل آتش بیفتد! در این فاصله جبرئیل آمده و می‌گوید: با ما کاری داری؟ فرمود: «أَمَّا إِلَیْکَ فَلَا»: به تو احتیاجی ندارم! این امتحان است. این از آن در آتش افتادن و از ذبح فرزند هم مهم‌تر است. در یک چنین حالی انسان بگوید: «فقط خدا»، و به هیچ کس دیگری اعتمادی نداشته باشد، مهم است. از این قبیل امتحانات برای پیغمبر اسلام فراوان بوده است. پیامبر گرامی اسلام هم امتحان داشت؛ امّا آنچه او در سایه امتحان به دست می‌آورد، از همه آنچه ما در عالم می‌شناسیم، ارزشمند‌تر بود.

حج، امتحان مشترک همه بنی آدم
در فراز دیگری می‌فرمایند: از زمان حضرت آدم تا زمانی که انسان روی زمین وجود دارد، همه را خدا به یک وسیله‌ای که برای همه مشترک است، امتحان کرده است. این‌هم یک نوع امتحان است، و آن این است که یکسری سنگ‌هائی را در یک بیابانی قرار داده است که نه آبی دارد، نه علفی، نه باغی و نه ساختمانی. آن‌جا چند سنگ به همراه یک سنگ سیاه است. به همه بنی آدم، از خود حضرت آدم گرفته تا همه کسانی که روی این زمین زندگی کنند، دستور داده است که باید بروید به این سنگ‌ها احترام بگذارید و دور آن‌ها طواف کنید. این‌هم یک جور امتحان است. سنگی که به تعبیر امیرالمؤمنین - علیه السلام - نه می‌بیند، نه می‌شنود، نه نفعی برای کسی دارد، نه ضرری به کسی می‌تواند برساند. البته این‌که صورت ملکوتی‌اش تأثیری دارد و می‌شنود، یک حساب دیگری است. آنچه که مردم در آن‌جا می‌بینند، یک سنگ است. باید در مقابل این سنگ طواف کنند و این‌ مهم‌ترین عبادتی است که ما و همه مسلمان‌ها هم به آن آزمایش می‌شویم. در حج به وسیله حجرالاسود یعنی یک سنگ سیاه، مسلمانان امتحان می‌شوند. «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیه إِلَى الْآخِرِینَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَع»: خداوند حضرت آدم تا آخرین انسان‌هائی که در این عالم روی این زمین زندگی کنند، را با سنگ‌هائی که هیچ نفع وضرری از آن سراغ ندارند، نه می‌بیند و نه می‌شنود، امتحان کرده است. فقط برای اطاعت خدا باید بروند آن‌جا دور بزنند. آیا این کار را می‌کنند یا نمی‌کنند؟ بعد حضرت ادامه می‌دهند: «وَ لَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ أَنْ یَضَعَ بَیْتَهُ الْحَرَامَ وَ مَشَاعِرَهُ الْعِظَامَ بَیْنَ جَنَّاتٍ وَ أَنْهَار ...». - در این‌جا هم چند عبارت بسیار زیبا و ادبی ذکر کرده‌اند که من این‌ها را تلخیص کرده‌ام- می‌فرمایند: اگر خدا می‌خواست خانه خودش را در یک جایی قرار بدهد که دارای باغ‌های زیبا، درخت‌های پر میوه، نهرهای جاری و منظره‌های چشم نواز بود، و چنین جایی را روی یک قطعه زمین حاصل‌خیزی قرار می‌داد ... - به جای این‌که چند تا سنگ را توی یک بیابان خشک بی آب و علف قرار بدهد - «لَکَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ عَلَى حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلَاء»: لازمه‌اش این بود که امتحان، امتحان آسانی شود و به تبع، مزدش هم کم شود. چون در این صورت، در حقیقت امتحانی نبود. همه دل‌شان رفتن به یک چنین جائی را می‌خواهد. مگر مردم همه عالم برای رفتن به کشورهای معروف که جاهای تماشایی دارد پول‌های کلان خرج نمی‌کنند تا چند روزی آن‌جا تفریح کنند؟ با این اوضاع کنونی که خداوند قرار داده است، امتحان معنا پیدا می‌کند.
با این شرایط امتحان شکل می‌گیرد. جایی که مکان دیدنی نیست. چند سنگ است و بیابان خشک. یک چنین سرزمینی خانه خداست. امّا اگر این خانه مثلاً در سوئیس بود، یا در یک کشور دیگری که سرشار از باغ و مناظر زیبا بود، امتحان محقق نمی‌شد؛ بلکه همه دلشان می‌خواست به آن‌جا بروند و آن مناظر را تماشا کنند. این‌هم یک نوع امتحان است که در یک بخش دیگر از این خطبه بیان شده است.

تدبر در احوال مؤمنین گذشته
در همین خطبه در رابطه با امتحان می‌فرماید: «... وَ تَدَبَّرُوا أَحْوَالَ الْمَاضِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَکُم»: تاریخچه مؤمنین قبل از خودتان را مطالعه کنید. به تعبیر بنده: در گذشته اکثریت مؤمنین، کسانی بوده‌اند که با گرفتاری زندگی کرده‌اند و زندگی مرفّه، آرام و آسوده‌ای نداشته‌اند؛ «کَیْفَ کَانُوا فِی حَالِ التَّمْحِیصِ وَ الْبَلَاءِ أَ لَمْ یَکُونُوا أَثْقَلَ الْخَلَائِقِ أَعْبَاءً وَ أَجْهَدَ الْعِبَادِ بَلَاءً وَ أَضْیَقَ أَهْلِ الدُّنْیَا حَالًا» آیا اینان بارشان از همه سنگین‌تر نبود؟ آیا دستشان از همه خالی‌تر نبود و تنگدست‌تر از دیگران نبودند؟ بعد حضرت به بنی اسرائیلی که در چنگال فرعونیان بَرده بودند، مثال می‌زند: «اتَّخَذَتْهُمُ الْفَرَاعِنَةُ عَبِیدا»: با اینکه فرزندان پیغمبران بودند، ولی فرعونیان اینان را به بیگاری و بردگی کشیدند. این امر برای اینان امتحان بود. حضرت می‌فرمایند: «... حَتَّى إِذَا رَأَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ جِدَّ الصَّبْرِ مِنْهُمْ عَلَى الْأَذَى فِی مَحَبَّتِهِ وَ الِاحْتِمَالَ لِلْمَکْرُوهِ مِنْ خَوْفِهِ جَعَلَ لَهُمْ مِنْ مَضَایِقِ الْبَلَاءِ فَرَجاً فَأَبْدَلَهُمُ الْعِزَّ مَکَانَ الذُّل‏ ...» وقتی خدا دید که این گروه از بنی‌اسرائیل با اینکه در چنگال فرعونیان اسیرند، بر بلای خدا صبر می‌کنند و دست از دینشان بر نمی‌دارند، و فرعونی و بت پرست نمی‌شوند، و وقتی خدا دید اینان جداً صبر می‌کنند، و این همه به خاطر دوستی و محبّت خدا بود، خداوند از آن سختی‌ها، فرجی بر این‌ها قرار داد و ذلّت آن‌ها را تبدیل به عزّت کرد. این همه سختی را برای چه تحمّل کردند؟ حضرت امیر می‌فرمایند: «فِی مَحَبَّتِهِ»: برای این‌که خدا را دوست داشتند و در راه محبّت خدا سختی‌ها را تحمل کردند. کار به جایی رسید که فرعونیان غرق شدند و اینان نجات پیدا کردند.
این‌ها نمونه‌هایی از امتحان بود که تنها در یک خطبه از نهج البلاغه ذکر شده است. حضرت در این خطبه به ذکر نمونه امتحانات از پیش از خلقت آدم تا پایان این عالم پرداخته است، که همه ما نیز مورد این امتحانات قرار می‌گیریم.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

منبع

به گزارش خبرگزاری فارس از قم به نقل از روابط عمومی حزب موتلفه اسلامی، آیت‌الله محمدتقی مصباح‌ یزدی در دیدار با دبیران استان‌های سراسر کشور حزب موتلفه اسلامی با اشاره به ابعاد فتنه از ابتدی تاریخ اسلام اظهار داشت: از صدر اسلام همواره حوادث مختلفی وجود داشته که از زبان قرآن و روایات، فتنه نامیده شده و در زمان پس رحلت پیامبر اکرم(ص) و همچنین جنگ‌های سه گانه امیرالمومنین (ع) همواره نمونه‌هایی از فتنه وجود دارد.
وی ادامه داد: مهم‌ترین مسئله‌ای که باید در جریانات اخیر توجه داشته باشیم همان سخنان مقام معظم رهبری است که به کسب بصیرت تاکید کردند و همه می‌دانیم که داشتن بصیرت در مسائل اجتماعی و فتنه‌های گوناگون گوهری بسیار گرانبهاست.
وی افزود: بصیرت در افراد مختلف مراتبی دارد و اینطور نیست که کسی بصیرت کامل داشته باشد.
آیت‌الله مصباح‌یزدی تصریح کرد: هر کس باید به بصیرت خود بیفزاید و ما خداوند را شکر می‌کنیم که در راس هرم حکومت اسلامی، مقام معظم رهبری است که بصیرت‌اش از همه مدعیان بیشتر است و این نعمت آنچنان بزرگ است که هر قدر هم شکر کنیم، کم است.
وی با طرح پرسشی مبنی بر اینکه چه کار کنیم که بصیرت افراد بیشتر شود، گفت: مسئله بصیرت آنقدر با ارزش است که گروه‌های مختلف فکری با تخصص‌های گوناگون باید مطالب خود را روشن، محکم و سنجیده تدوین کنند.
رئیس مرکز آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ادامه داد: افرادی که در مقابل ما هستند، می‌گویند ما اهل بصیرت هستیم زیرا هوش، تحصیل، تجربه علمی و عملی ما در ارتباط با مراکز علمی دنیا بیشتر است اما چگونه باید فهمید که آنها اهل بصیرت هستند یا ما اهل بصیرت هستیم.
وی در ادامه تاکید کرد: زمانی که مقام معظم رهبری می‌فرمایند اهل بصیرت باشید، مخاطب اصلی آنها هستند و این مسئله‌ای صاف و عریان که در یک سوء مقام معظم رهبری و در سوی دیگر آنها قرار دارند.
آیت‌الله مصباح یزدی با تاکید بر اینکه پایه اصلی بصیرت فکر است، بیان داشت: بصیرت به معنای بینش عمقی در مقابل بینش سطحی، که گاهی انسان‌ها درباره حوادث گوناگون سریع قضاوت می‌کنند و لایه ظاهری را می‌بینند بلکه بصیرت این است که لایه‌های زیرین حوادث را درک کنیم.
وی افزود: متاسفانه عده‌ای وجود دارند که خواسته‌های خود را در زیر لایه‌های گوناگون حوادث پنهان می‌کنند و هنرشان این است که از این راه مردم را فریب می‌دهند.
وی ادامه داد: باید فکر و عقل خود را به کار ببندیم و قوه عقل را در مسیر صحیح قرار داده و نتیجه صحیح از استدلال‌ها به دست آوریم، قوه فکر یک ابزار مانند همه ابزارهای دیگر در شناخت است.
آیت‌الله مصباح‌یزدی تاکید کرد: قرآن راهی را به ما نشان می‌دهد که در فکرمان اشتباه و مغالطه نکنیم و آن اینکه در مسائل مختلف محکمات و متشابهاتی وجود دارد و باید از محکمات شروع کرد و سراغ یقین‌ها رفت و در پرتو محکمات، متشابهات را تفسیر کرد.
وی در ادامه خاطر‌نشان کرد: دشمن از ابتدای انقلاب اسلامی هر روز به شکلی به دنبال زیر سئوال بردن روح اسلام و ولایت فقیه بوده و همه هدف دشمنان ضربه به این دو اصل است.
وی افزود: مشکل دشمنان این است که ولایت فقیه را نمی‌توانند بخرند، ولی‌فقیه از هیچ چیز نمی‌ترسد، ایران خاری در چشم دشمنان است و آنها اعتراف کرده‌اند که در مقابل ایران نتوانسته‌اند کاری انجام دهند و همه هدفشان این است که ولایت فقیه را از بین ببرند.
وی با بیان اینکه باید برای کسب بصیرت فکر را در جهت صحیح به کار گرفت، ادامه داد :متاسفانه در رده‌های پایین جامعه ضعف بصیرت وجود دارد و باید به سراغ همان مسئله‌ای که مقام معظم رهبری تاکید کرد که کسب بصیرت است، حرکت کنیم.

خبرگزاری فارس: رئیس موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: روز عاشورا عده‌ای به ساحت امام حسین(ع) جسارت می‌کنند آن وقت برخی هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهند و سکوت پیشه می‌کنند که محکوم است.

به گزارش خبرگزاری فارس ‌از قم، آیت‌الله محمد‌تقی مصباح‌یزدی چهارشنبه شب در جمع اقشار مختلف مردم در بیت مقام معظم رهبری به بررسی ابعاد فتنه پرداخت و افزود: مواردی که در قرآن در مورد فتنه بیان شده به دو دسته تقسیم می‌شود و شرایطی را به وجود می‌آورد که افراد در سر دو‌راهی قرار گیرند.
وی با بیان اینکه حقیقت فتنه سر دوراهی قرار دادن افراد است، اظهار داشت: خداوند به وسیله فتنه به دنبال امتحان کردن بنده خود است بنابراین طبق آیات قرآن خداوند بشر را با انواع گوناگون فتنه مورد امتحان قرار می‌دهد.
رئیس موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان اینکه خداوند امتحان کننده حقیقی است، تصریح کرد: موارد امتحان از طرف خداوند فرق می‌کند و بعضی وقت‌ها خداوند صریحا خودش بنده خود را مورد امتحان قرار می‌دهد.
مصباح یزدی با بیان اینکه خداوند در برخی موارد امتحان کردن بشر را واگذار می‌کند، ادامه داد: امتحان از طرف خداوند و به طریق دیگر فقط برای سنجش بشر است.
وی با اشاره به آیه‌ای از سوره‌‌ عنکبوت خاطرنشان کرد: خداوند در این آیه می‌فرماید «مردم فکر می‌کنند اگر ایمان آورند همه چیز تمام شده، اما این طور نیست ما بشر را به حال خود رها نمی‌کنیم و مدام در حال امتحان او هستیم».
رئیس موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی (ره) با اشاره به آیاتی از قرآن متذکر شد: خد‌اوند در قرآن می‌فرماید ما همه پدیدهای زمین را وسیله‌ای برای امتحان بشر قرار داده‌ایم.
آیت‌الله مصباح‌یزدی با بیان اینکه هر وسیله‌ای که توجه انسان را به خود جلب کند وسیله امتحان است، گفت: خداوند به وسیله این جاذبه‌ها می‌خواهد رفتار بنده خود را نمایان کند که آیا او حلال یا حرام می‌کند و در مسیر درست حرکت می‌کند.
وی با بیان اینکه خداوند یکسری نعمت‌های خاص را وسیله امتحان قرار قرار داده است، خاطرنشان کرد: خداوند در قرآن می‌فرماید فرزندان ‌و اموال وسیله آزمایش هستند چراکه هیچ انسانی در دنیا نیست که تعلق خاطر خاصی به فرزند و اموال نداشته باشد.
رئیس موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی (ره) فقر و نعمت را دو وسیله آزمایش و امتحان بشر از طرف خداوند دانست و گفت: نعمت‌های دنیا و فقر هر دو وسیله آزمایش است.
مصباح‌یزدی با بیان اینکه چیزی که وسیله آزمایش و امتحان بشر است از دست دادن آن حسرت خوردن ندارد، افزود: خداوند در قرآن می‌فرماید اگر کسی را غنی یا فقیر کردیم برای آزمایش اوست و ممکن است کسی که ثروتمند باشد ثروت او وسیله عذابش شود.
وی اختلاف سطح زندگی افراد را یکی دیگر از وسیله‌های امتحان بشر توسط خدواند خواند و اظهار داشت: خدواند در قرآن می‌فرماید اگر می‌خواستیم می‌توانستیم همه را یک جور بیافرینیم ولی زمینه‌هایی فراهم کردیم تا ختلاف‌هایی به وجود بیایید تا وسیله‌ای برای آزمایش باشد.
رئیس موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: خداوند زمینه رشد فراوانی در ‌بشر قرار داده است تا از فقر بتواند به ثروت برسد.
مصباح‌یزدی تصریح کرد: هر کس توکل داشته باشد خداوند روزی او را خواهد داد، اما‌ به این به آن معنی نیست که در خانه بنشینیم.
وی با برشمردن مشکلات زندگی بشر خاطرنشان کرد: زمینه بروز این مشکلات توسط خود بشر فراهم می‌شود که باید ببینیم تا چه‌ حد به دستورات خداوند عمل کرده‌ایم.
مصباح‌یزدی با بیان اینکه خدواند بزرگ‌ترین امتحان را برای حضرت ابراهیم قرار داد، گفت: خداوند در قرآن می‌فرماید حضرت ابراهیم را با پرتاب در آتش امتحان کردیم تا میزان صبر او مشخص شود و این امتحانات برای آن بود تا حضرت ابراهیم به امامت برسد.
وی با بیان اینکه در مقابل خداوند بیشترین ثروت را در بین پیامبران به حضرت سلیمان داد، تصریح کرد: ثروتی که خداوند به حضرت سلیمان داد نظیر نداشته که این هم وسیله آزمایش است.
رئیس موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: حضرت ابراهیم با آن همه عظمتش روز قیامت در جلوی امام حسین (ع) زانو خواهد زد.
مصباح یزدی با بیان اینکه همه عالم فدای امام حسین (ع)هستند، افزود: روز عاشورا عده‌ای به ساحت امام حسین (ع) جسارت می‌کنند آن وقت برخی هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهند و سکوت پیشه می‌کنند که محکوم است.
وی با بیان اینکه برخی‌ها معلوم نیست از کجا به کجا می‌روند، گفت: جسارت به امام حسین (ع) همیشه محکوم است.

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: مهم‌ترین امری که امروز با آن مواجه هستیم و باید تا پای جان و تا آخرین قطره خون پای آن بایستیم، «ولایت فقیه» است.

به گزارش رجانیوز، آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی در دیدار مدیران استان بوشهر اظهار داشت‌: همه توطئه‌هایی که در این چند سال اخیر صورت گرفته برای تضعیف ولایت فقیه بوده است، زیرا وجود رهبری، تنها مانع نفوذ استعمار در کشور است و دشمن کسانی را توانسته فریب دهد که تعمق فکری نداشته و در خط ولایت نبودند.

وی افزود: باید خدا را شکر کنیم، کسی را به ما مرحمت کرده که در طول زندگانی‌اش و در مدت 30 سال حکومت اسلامی یک ذره نقطه ضعف نشان نداده است، والا دشمن از کوه کاهی می‌ساخت و این به برکت مقام ولایت است که مورد عنایت و توجه بقیه‌الله (عج) است.

مصباح‌یزدی تاکید کرد‌: همه هم و غم و تلاش دشمن برای این است که مقام ولی‌فقیه حذف و یا حداقل تضعیف و محدود شود و مقام ولایت را در حد مقامی مثل ریاست ‌جمهوری پایین بیاورند و چیزهایی که برای رئیس جمهور می‌گویند، بتوانند برای رهبری هم بگویند تا قداست مقام ولایت را از بین برده و علاقه قلبی و دینی مردم را نسبت به رهبری بکاهند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود‌: ویژگی‌های شخصیتی مقام معظم رهبری در بین همه شخصیت‌های دنیا خاص است و هم‌اکنون در میان تمام شخصیت‌های شناخته شده عالم مثل او پیدا نمی‌شود و اینها به برکت این است که ایشان رهبری دینی است.

وی تاکید کرد‌: دشمن می‌خواهد ولایت را از ما بگیرد، بنابراین بالاترین و بزرگ‌ترین وظیفه ما حفاظت از مقام ولایت است به هر صورتی که ممکن باشد و لازم است در خانه و محیط کارمان و حتی در ارتباط با همسایه‌ها به این امر اهتمام بورزیم و در فعالیت‌های سیاسی و راهپیمایی‌ها حضور داشته باشیم.

مصباح‌یزدی افزود: اگر در حفظ مقام ولایت خدای ناکرده کوتاه بیاییم، کفران نعمت کرده‌ایم و قطعا باید منتظر آثار سوء‌ این کفران باشیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: نیاز ما به افزایش بصیرت، نیازی حیاتی است که مقام معظم رهبری از حدود 20 سال پیش به این امر تاکید داشتند و حوادث اخیر نشان داد که ایشان چشمی بینا و فکری دوراندیش دارند و اهمیت این مسئله روشن شد و ما باید بیش از پیش خودمان را برای استفاده از رهنمودها و دستورات ایشان آماده کنیم.

رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با تاکید بر درس گرفتن از وقایع 30 ساله انقلاب گفت‌: اوایل انقلاب فضای کشور معنوی و نورانی بود و روحیه ایثار و خودگذشتگی و رسیدگی به ضعفا در جامعه حاکم بود، ولی خیلی طول نکشید که به تدریج فرهنگ مادی غرب در میان برخی مدیران کشور نفوذ پیدا کرد.

مصباح‌یزدی تصریح کرد: بعضی از مسئولان در تقابل تفکر اسلامی با تفکر غربی، تفکر‌غرب را در اولویت قرار دادند و آن را در جامعه رواج دادند، به حدی که وجود ولایت فقیه را با فکر امروز دنیا مغایر دانستند.

وی خاطرنشان کرد‌: دشمن بداند ما برای حفظ خطوط اصلی انقلاب حاضریم جان بدهیم و مردم ایران اهانت به مقدسات و ولایت و تلاش برای تضعیف دینی و از حاکمیت انداختن قرآن را برنمی‌تابد چرا که مردم گوشت، پوست و استخوانشان با محبت اهل‌بیت (ع) عجین شده است.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حق جو ( سه شنبه 88/10/15 :: ساعت 6:32 عصر )

به گزارش خبرگزاری فارس از قم به نقل از روابط عمومی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی در در دیدار با جمعی از فرهنگیان مشهد مقدس با اشاره به هتک حرمت‌های یزیدیان زمان در روز عاشورای حسینی گفت: حرکات یزیدیان زمان در عاشورای حسینی مصیبت عاشورا را برای شیعیان مضاعف کرد.
آیت‌الله مصباح یزدی معرفت و انگیزه را دو رکن رفتار انسان دانست و خاطر‌نشان کرد:در صورت ضعف هر یک از این دو رکن، کار ارزشمند و مطلوبی صورت نمی‌گیرد.
وی تلاش برای کسب آگاهی و خودسازی برای میل به کار خوب را راه رسیدن به سعادت عنوان کرد و گفت: در دین اسلام دو عامل شناخت و محبت، از مسائل اعتقادی گرفته تا حکومتی مورد تأکید قرار گرفته است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به آیاتی از قرآن کریم محبت واقعی را محبت خداوند عنوان و خاطرنشان کرد: محبت نسبت به افراد دیگر نیز باید به خاطر خداوند و در شعاع محبت او باشد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه معنای اولیه «ولایت» پیوند و برقراری ارتباط است، گفت: ولایت مهم‌ترین رکن دین اسلام است.
آیت‌الله مصباح یزدی ادامه داد: در نظریه اسلامی رابطه انسان با رهبر جامعه یک رابطه ولایی است، یعنی رابطه بین رهبر و مردم رابطه خشک حاکم و محکوم نیست، بلکه با محبت آمیخته شده است.
وی با اشاره به اینکه در زمان غیبت امام معصوم، رهبری حکومت بر عهده شبیه‌ترین افراد از نظر علم، تقوی و مدیریت به معصوم است، ادامه داد: در طول تاریخ، حکومت اسلامی در هیچ کشوری به وجود نیامده بود اما به دست امام خمینی(ره) این حکومت در ایران پدید آمد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را نسخه بدل حضرت امام(ره) دانست و ادامه داد: مقام معظم رهبری نمونه و سایه‌ای از شخصیت ائمه(ع) در همه ابعاد است.
وی با اشاره به اینکه کسی شایسته‌تر از آیت‌الله خامنه‌ای برای رهبری حکومت اسلامی وجود ندارد، بر لزوم مطالعه در خصوص شخصیت، زندگانی، تقوا، علم و مدیریت مقام معظم رهبری تأکید کرد و گفت: مقام معظم رهبری با هیچ یک از رهبران کشورها در جهان قابل مقایسه نیست.
آیت‌الله مصباح یزدی ادامه داد: تلاش‌های انبیا و ائمه(ع) و در ادامه راه آنان تلاش‌های حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری برای اجرای دین خداست که کامل‌ترین آن، دین اسلام و اصلی‌ترین منبع شناخت آن نیز قرآن است.
وی افزود: هیچ عاملی برای تقویت عاطفه دینی مانند داستان کربلا نیست که حتی عواطف مشرکین را نیز مورد تأثیر قرار داده است، اما شناخت بعد معرفتی واقعه کربلا تضمین شده نیست و بعضی افراد قرائت و برداشت جدیدی از آن دارند هم‌چنان‌که برداشت‌های متعددی از قرآن ارائه می‌شود.
وی در ادامه گفت: حتی در زمان ظهور حضرت ولی عصر(عج) نیز برداشت‌های مختلف از قرآن وجود خواهد داشت، به گونه‌ای که بزرگترین مصیبت امام عصر(عج) وجود عالمانی است که برداشت‌هایی مغایر با تفسیر امام(عج) از قرآن دارند.